به امید بهار..

این وبلاگ له اظلاع رسانی اخرین اخبار و تحلیل های حامیان گفتمان بهار خواهد پرداخت
لطفا با لینک وبلاگ ما را در گسترش حرکت خود یاری دهید

آخرین مطالب

۷۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

مهدی جابری: آنچه در زیر می‌آید اظهارات حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در نشست او با فعالان فضای مجازی است. این جلسه نزدیک به دو ساعت ادامه داشت و پورمحمدی با دقت، صبر و انگیزه به انتقادات، اعتراضات و درددل‌های وبلاگ‌نویسان و حاضران گوش داد. اظهارات فعالان فضای مجازی نیز در فرصت‌های بعدی منتشر می‌شود. پورمحمدی در این جلسه بیشتر شنونده بود و فرصتی داد تا وبلاگ‌نویسان به بیان دغدغه‌هایشان بپردازند. حاضران از اینکه برای نخستین بار شرایطی فراهم شده است تا حرف‌های ناگفته‌شان مطرح و شنیده شود خرسند بودند. هرچند گاهی اظهارات فعالان فضای مجازی با لحن تند و اعتراضی عنوان می‌شد اما ظرفیت بالای رییس سازمان بازرسی کل کشور قابل تحسین بود. در این متن سعی شده است گفته‌های حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی با کمترین ویرایش و تغییر نگارشی آورده شود.

     
 
به گزارش نکات پرس، پورمحمدی پس از شنیدن اظهارات حاضران و گلایه‌هایشان درباره محدودیت‌های موجود در فضای مجازی و مشکلاتی که برای وبلاگ‌نویسان ایجاد شده است گفت: سازمان بازرسی کل کشور، مستقیما مرتبط با موضوع فضای مجازی نیست و به همین دلیل نشست مشترک ما و فعالان فضای مجازی اکنون برگزار شده است. دوستان وبلاگ نویس در این جلسه مطالب مفید و ارزشمندی را بیان کردند. ما این حرف‌ها را باید زودتر از اینها می‌شنیدیم هرچند الان هم باید توجه داشته باشیم. دوستان و مسئولان دیگر کشور هم باید به حرف‌های فعالان فضای مجازی که در این جلسه حاضر هستند توجه کنند. باید به دغدغه‌هایی که شما به عنوان فعالان فضای مجازی مطرح می‌کنید گوش کنیم چرا که صحبت‌ها و نکاتی که شما مطرح می‌کنید عمدتا دلسوزانه و در جهت تقویت مبانی نظام و کشور و تحکیم شرایط است. وقتی شما این گونه انتقاد می‌کنید و حرف می‌زنید، من به این فکر می‌کنم که اگر دوستان و افرادی با گرایش‌ها و نگرش‌های دیگر به اینجا بیایند، چه خواهند گفت. خدا به ما رحم کند. چون نمی‌خواهم مطالب نیم‌خور شود و ناقص بماند بنابراین مستقیما وارد بحث نمی‌شوم و پاسخ به سوالات و ورود جدی به مباحث را به یک جلسه دیگر موکول می‌کنیم تا بتوانیم مطالب مطرح شده را به یک نتیجه برسانیم. البته اگر دیگران هم بدانند که گوش شنوایی وجود دارد، احتمالا جلسه بعدی با افراد بیشتری در اینجا مواجه شویم.

وی با بیان اینکه شنیدن مطالب از زبان شما فعالان فضای مجازی برای من بسیار مفید و خوب بود افزود: اینکه جوانان ما به این نتیجه رسیده‌اند که افراط و تفریط خوب نیست برای من جالب و قابل توجه است. اگر ما محتاط شده‌ها و پا به سن گذاشته‌ها و محافظه کار شده‌ها از این چیزها حرف بزنیم به هر حال اقتضای سن‌مان است. چون ما دوران پرخاشگری‌ها و جوانی‌ها و ماجراجویی‌هایمان را پشت سر گذاشته‌ایم و تمام شده است اما اینکه شما نکاتی را می‌گویید و دغدغه‌هایی از این جنس را مطرح می‌کنید بسیار اهمیت دارد. واقعیت این است که جامعه ما آسیب زیادی از افراط و تفریط دیده است. انقلابی بودن هیچ‌گاه مساوی با افراطی بودن نیست.

مکافات عمل برای آقای رییس‌جمهور
حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی که در طول این جلسه با انتقادات وبلاگ‌نویسان از شیوه برخورد با رییس‌جمهور و نوع احضار وی به دادگاه مواجه شده بود گفت: نکته دیگر این است که این دنیا، دنیای داد و ستد است؛ هرچه بدهیم همان را می‌ستانیم. نمی‌شود جناب آقای رییس‌جمهور هرچه می‌خواهد در این مملکت بگوید و با هر کسی هر کاری خواست بکند و هر اتهامی را بزند و مکافاتی هم نداشته باشد؛ دنیا دنیای مکافات است. آن زمانی که ایشان حرف‌هایی را می‌زد، ما بارها گفتیم که چنین شیوه‌ای صحیح نیست. نه اینکه ما آدم‌هایی ترسویی بودیم، نه اینکه محافظه‌کار بودیم، نه اینکه مدافع یک عده بودیم بلکه می‌گفتیم این طور حرف زدن درست نیست چرا که یک روز همین حرف‌ها به خود آدم برمی‌گردد. بله؛ قبول داریم که بد است؛ بازداشت خیلی بد است، حکم جلب خیلی بد است، اما روزی که آن کارها را می‌کردیم باید امروز را هم می‌دیدیم. بنابراین کاری نکنیم که وقتی به خودمان برگشت، ناراحت شویم. اگر در گذشته اشتباه کردیم باید بنشینیم و خوب فکر کنیم.

افراط در برخورد با فعالان فضای مجازی هم مکافات دارد
رییس سازمان بازرسی کل کشور که اعتراض فعالان فضای مجازی درباره وجود محدودیت‌های بی‌جهت و برخورد نامناسب با وبلاگ‌نویسان را با حوصله و علاقه گوش داده بود ادامه داد: حتی باید بگویم تندروی‌ها و افراط‌ها در برخورد با فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی و غیرمجازی به شکلی برمی‌گردد و مکافات دارد. این امواج و قبض و بسط‌های اجتماعی، ناشی از افراط و تفریط‌هاست و موج‌های شدیدی پیدا می‌کند؛ مثلا باید فکر کنیم که ما تندروهای حزب‌اللهی چه کردیم که ناگهان در آستانه انتخابات ظرف یک هفته فضای سیاسی (در گرایش مردم به کاندیداها) تغییر می‌کند. مگر می‌شود چنین تغییری به همین راحتی اتفاق بیفتد. شاید خیلی‌ها از روی یک توهم، فعالیتی از خود نشان دادند و شاید اصلا خواسته آنها هم محقق نشود اما این نوع اتفاقات و قبض و بسط‌های تند و شدید که در جامعه اتفاق می‌افتد ناشی از همین افراط و تفریط‌هاست. یک روز می‌گوییم باید با تمام انرژی وارد عرصه جنگ نرم شویم. حالا به قول شما (حاضران و فعالان فضای مجازی) مگر ما در زمان جنگ سخت دچار اشتباه نشدیم که حالا در عرصه جنگ نرم دچار اشتباه نشویم؟ درست است؛ من این حرف شما را قبول دارم ولی از یک طرف، همه به یک  فضای حاد دامن می‌زنیم و بعد از آن وقتی با اشتباهات یا برخی حرکت‌ها مواجه می‌شویم نمی‌توانیم آن را تحمل کنیم.

من نماینده وبلاگ‌نویسان برای پیگیری مطالباتشان هستم
حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی افزود: می‌خواهم عرض کنم که ما واقعا به یک فضای عاقلانه و دقیق و فارغ از افراط و فریط ها نیاز داریم و همان طور که در این جلسه برخی از شما فعالان فضای مجازی نیز اشاره کردید شرایطی ایجاد شده است که "باید به ما بگویند که حد و مرز و خطوط قرمز و قانون این حوزه (فضای مجازی) چیست." بله! این حرف شما بسیار درست است. پس باید برگردیم به قانون و مقررات و نمی‌توانیم در پناه چیز دیگری جز قانون و مقررات برویم. آقای روحانی همان طور که خودشان گفتند قانونمدار هستند. باید شما فعالان فضای مجازی نیز مطالبه کنید که قانون و مقررات این فضا تعریف شود و البته ما هم به نمایندگی از شما این را مطالبه می‌کنیم. وقتی قانون مشخص شد هر کس در چارچوب آن حرکت کرد باید حمایت شود. این مطالبه‌(ی شما) مطالبه درستی است و به نظر من، راه حل ما همین است وگرنه در شرایط موجود با حضور سلایق مختلف و گرایش‌های متفاوت نمی‌توانیم با یکدیگر به تفاهم برسیم.

وقتی صحبت از قانون می‌شود، سازمان ما انگیزه دارد
وی با تاکید بر لزوم حرکت بر اساس ضوابط مشخص گفت: سازمان بازرسی کل کشور اتفاقا وقتی شما صحبت از قانون می‌کنید، انگیزه پیدا می‌کند؛ چون این حوزه تخصصی ما است و ماموریت ما همین است و از همین جا (برای قانونمند شدن اتفاقات فضای مجازی) اعلام آمادگی می‌کنیم. همچنین صحبت‌هایی که شما درباره برخوردهای قضایی و اعمال محدودیت‌ها داشتید را با همکاران و مسئولان فضایی در میان می‌گذارم و خلاصه‌ای از صحبت‌های شما را در جلسات آتی به این مسئولان منتقل می‌کنم. سعی می‌کنیم دغدغه‌های شما را تا جایی که می‌توانیم رفع کنیم. اما به شما می‌گویم که خودتان و خودمان باید به عنوان افراد فعال در حوزه اجتماعی فارغ از مسئولیتمان، شرایط سالم و مساعد را هموار و فراهم کنیم. باید جلوی فضای تندروی گرفته شود و حاکمیت به تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

پیروزی روحانی عذاب الهی نیست
پورمحمدی ادامه داد: مثلا بعد از پیروزی آقای روحانی یک عده در حال ارسال پیامک‌هایی هستند که "وای! با پیروزی روحانی چه اتفاقی افتاده و از آسمان عذاب الهی خواهد آمد!" قطعا این نگرش بازخورد دارد و تبدیل می‌شود به نقطه مقابلش. در اثنای این بگو مگوها اگر یک حرکت تندی هم شود، یقه طرف را می‌گیرند و باید در زندان جواب بدهد. من می‌خواهم بگویم که ما باید جلوی فعالیت‌ها و فضاهای تندروی را در هر شرایط بگیریم. من به عنوان یک صاحب فکر دینی و روحانی می‌گویم که اسلام دین تعقل و تفکر  و صبوری و متانت و احترام و شخصیت قائل شدن برای دیگران و تحمل است. بنابراین ما مسلمانان هیچ‌گاه تندرو نبودیم و تاریخ و گذشته ما به خاطر محتوای غنی، متدبرانه و صبورانه و همراه با ظرفیت فراوان، روشن است.

حرف‌هایی که شما به خاطر گفتنش به زندان رفتید، در مناظره‌ها هم گفته شد
رییس سازمان بازرسی کل کشور تصریح کرد: به هر حال حرف‌هایی که شما به خاطر عنوان کردن آنها به زندان رفتید، در همین مناظره‌های انتخاباتی هم مطرح شد؛ البته به یک جنس دیگر. اگر قبل از مناظره حرف‌هایی می‌زدید احظارتان می‌کردند. خب معلوم می‌شود که می‌توان در یک فضای عاقلانه و مناسب این حرف‌ها را زد بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد.

نباید خلیفه‌کشی باب شود؛ اهانت به رییس جمهور جایز نیست
حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی با اشاره به انتقادات یکی از فعالان فضای مجازی حاضر در جلسه اظهار داشت: الان به آقای رییس جمهور اهانت می‌شود. من هرگز موافق چنین برخوردهایی نیستم. حرف یکی از شما را کاملا قبول دارم که در این جلسه گفتید خلیفه‌کشی نباید باب شود. من کاملا موافق این هستم. هر کس در مملکت، خلیفه‌کشی را باب کند دودش به چشم خودش می‌رود. اگر رییس‌جمهور مملکت تحقیر و شخصیش کوبیده شود، عزت مدیریتی در کشور ما کوبیده خواهد شد و هیچ مدیری عزت نخواهد داشت. مدیر بی‌پرستتیژ و بی‌شخصیت اصلا قادر به اعمال مدیریت نخواهد بود. این حرف شما کاملا منطقی است اما انتقاد سر جایش محفوظ است.

نگویید احمدی‌نژاد، بگویید جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد
رییس سازمان بازرسی کل کشور با تاکید بر ضرورت حفظ حرمت و منزلت افراد با بیان خاطره‌ای گفت: من به خاطر موقعیت شغلی‌ام و نیز با توجه به اینکه بسیار زیاد در فضاهای دانشجویی حاضر می‌شوم با تندترین انتقادات نسبت به خودم مواجه شده‌ام اما وقتی کسی در این فضاها هنگام نام بردن از رییس جمهور می‌گفت "احمدی‌نژاد" من اصلا قبول نمی‌کردم و می‌گفتم "شما باید بگویید جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد رییس‌جمهور محترم". بنابراین ما حق نداریم شخصیت دیگران را کوچک و به آنها بی‌احترامی کنیم. انتقاد را می‌پذیریم اما کسی حق ندارد بی‌احترامی کند.

رییس جمهور را به راحتی می‌توان نقد کرد
وی ادامه داد: آقای احمدی‌نژاد به بدترین شکل مورد انتقاد و بی‌حرمتی قرار گرفته و بسیاری از این موارد هم ناروا بود اما یک اتفاق مثبت افتاد و آن اینکه "رییس‌جمهور را به راحتی می‌توان نقد کرد." پس در این فضا چنین نکته مثبتی به وجود آمد و فضا برای انتقاد از رییس‌جمهور باز شد.
رییس سازمان بازرسی کل کشور در پاسخ به اظهارات محمد رحمانی نویسنده وبلاگ امت حزب الله که گفت "پس انتقاد از رییس قوه قضائیه چه می‌شود؟!" اظهار کرد: بنابراین می‌توان من را هم به عنوان پورمحمدی ریس این سازمان نقد کرد. وقتی رییس‌جمهور نقد می‌شود چرا پورمحمدی نقد نشود. وقتی رییس قوه مجریه نقد می‌شود چرا روسای قوای دیگر نقد نشوند.
به گزارش نکات پرس، وی باز هم در جواب به اظهارات فعالان فضای مجازی که گفتند "چرا فضا برای نقد روسای قوای دیگر باز نیست" گفت: ما داریم گام به گام جلو می‌رویم. البته اگر تندروی نکنیم، این موضوع در جای خودش محقق می‌شود و بدون تنش می‌توانیم این مرزها را پشت سر بگذاریم و تحمل‌پذیری مسئولان هم بالا برود.

حامیان دولت چوب احمدی‌نژاد را می‌خورند؛ نه چوب حرفشان را
پورمحمدی در بخش دیگری از اظهاراتش سعی کرد به یکی دیگر از انتقادات مطرح شده از سوی فعالان فضای مجازی حاضر در جلسه جواب دهد: افرادی هم که از آقای احمدی‌نژاد دفاع کرده‌اند و در قوه قضائیه (با مشکلاتی مواجه شده‌اند)، اینها چوب آقای احمدی‌نژاد را می‌خورند نه چوب حرف خودشان را. یعنی یک جای دیگر اتفاقی افتاده و انباشت شده و حساسیت فوق‌العاده‌ای ایجاد شده و در نهایت یک جا سر باز کرده است. البته من نمی‌خواهم دفاع کنم از این حرکت‌ها و فقط می‌خواهم تاوان را به عنوان یک سنت الهی مورد تاکید قرار دهم.
وی افزود: امواجی که در فضای اجتماعی ما به وجود آمد بازخورد تندروی‌هایی بود که انجام شد. پس ما باید از یک منطق صحیح تبعیت کنیم. حالا انتقاد در کشور ما جا افتاد؛ چه از آقای رییس جمهور و چه از فعالیت‌های دولت. و این فضا در مناظره‌های انتخاباتی اخیر جدی شد. اگر شما همین فضا را با هوشمندی ادامه دهید، قطعا رییس‌جمهور جدید اعتراض نخواهد کرد.

شکل احضار رییس‌جمهور بد است
رییس سازمان بازرسی کل کشور ادامه داد: نکته‌ای هم که شما درباره احضار آقای رییس‌جمهور به دادگاه اشاره کردید درست است؛ شکل موضوع بد است اما واقعیت این است که احضار رییس‌جمهور باید در کشور اتفاق بیفتد. اگر فقط به صرف اینکه من به عنوان پورمحمدی و به خاطر اینکه مسئول هستم، با من مراعت شود، این قابل قبول نیست. اگر بنده حق کسی را خورده‌ام یا به کسی تهمت زده‌ام یا تخلفی کرده‌ام باید از من شکایت شود، به دادگاه بروم و در یک روال عادی رسیدگی شود. وقتی من تخلفی کرده‌ام چرا نباید از من بازجویی شود؟ بله درست است که باید حرمت من حفظ شود.

قبلا می‌خواستیم یک نفر را احضار کنیم، گفتند افشاگری می‌کنیم
حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی تصریح کرد: البته ما در این زمینه ضعف داشتیم و باید جبران شود. یک جایی افراط شده و اینجا هم تفریط می‌شود. اینکه یک مقام محترم قضایی گفت احضار رییس‌جمهور بدون هماهنگی با ما بود، این ناهماهنگی افراط است؛ حالا سوال اینجاست که تفریطش کجا بوده؟ تفریط جایی بود که یک نفر متهم بود و ما سند هم داشتیم و قرار بود آن شخص احضار شود اما مقاومت می‌کردند و می‌گفتند مملکت به هم می‌ریزد. بعد تهدید کردند که افشا می‌کنیم و یک چیزهایی را می‌گوییم و... بنابراین آن تفریط‌ها این افراط‌ها را به دنبال داشت و امیدواریم که شرایط متعادلی در کشور حاکم شود.

خودم بزرگترین قربانی سانسور هستم
وی همچنین در پاسخ به سوال یکسان تعدادی از فعالان فضای مجازی که از سانسور و فیلتر شکایت داشتند گفت: اینجا جای گله‌گذاری نیست اما من هم باید بگویم که بزرگترین سانسور در سال‌های اخیر توسط صدا و سیما علیه سازمان بازرسی کل کشور اعمال شده است. من خودم جزو سانسورهای اصلی صدا و سیما در چند سال گذشته بودم. به هر حال این مشکلات را داریم اما در مراجع رسمی باید فکر کنیم و ببینیم چه کار می‌توانیم بکنیم تا مشکلات در این حوزه کاهش یابد.

گفتنی است حجت الاسلام والمسلمین پورمحمدی منعی برای انتشار این قسمت از سخنان خود مطرح نفرمودند.
  • پویش الهام

برداشت نیوز-آیا برای نظامی که پیشتر به تقلب 11 میلیونی در سال 88 متهم شده بود، دستکاری قریب به 200 یا 300 هزار رأی در انتخابات یازدهم کار دشواری خواهد بود؟!

سرانجام زنگ پایان انتخابات یازدهم در 24 خردادماه 92 به صدا درآمد و روسیاهی برای نیّت‌خوان‌ها و شبهه‌پراکن‌هایی ماند که نظام را متمایل به زید و بکر و عمرو جلوه می دادند و امثالهم را از پیش، بعنوان رئیس فرمایشی معرفی می نمودند!
 


نکته قابل توجه در انتخابات اخیر، پیروزی شکننده و کسب اکثریت خفیف آراء توسط شخص منتخب ملت است که توانست با تنها 0/7 درصد بیش از حدنصاب قانونی 50 درصد، نامش را بعنوان هفتمین رئیس جمهور اسلامی ایران به ثبت رساند.

برتری نامزد پیروز انتخابات یازدهم درحالی صورت گرفت که براساس تحلیل ها و تفاسیر ماخولیایی صورت گرفته از سوی رسانه های ضد انقلاب و معاندین نظام، گزینه مدنظر حاکمیت جمهوری اسلامی شخصی غیر از فرد مذکور محسوب می شد و علی الظاهر نظام جمهوری اسلامی تمایلی به روی کار آمدن وی نداشت.

در چنین شرایطی و بر طبق پیش بینی های صورت پذیرفته توسط این قبیل بنگاه‌های خبرپراکنی، نظام اسلامی می توانست با دستبرد 0/7 درصدی در آراء، انتخابات را به دور دوم کشانده و اهداف مدنظر خویش را پیاده سازی نماید چراکه کاستن حدود 250 هزار رأی، نه حساسیت برانگیز خواهد بود و نه محلی از اعراب و اعتنا خواهد داشت!

در همین ارتباط اولین سوالی که اذهان خطور می کند این است که آیا برای نظامی که پیشتر به تقلب 11 میلیونی در دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری متهم شده بود، دستکاری قریب به 200 یا 300 هزار رأی کار دشواری خواهد بود؟!
به یقین که اعمال اینگونه تغییرات جزئی در نتیجه انتخابات به راحتی آب خوردن خواهد بود اما جابجایی حتی یک رأی هم در قاموس نظام مقدس جمهوری اسلامی جای نخواهد داشت.

جمهوری اسلامی در تمام سی و چند انتخابات برگزار شده در طول سه دهه عمر با برکتش، خیانت در امانت جمهور را جایز ندانسته و با اقتدار تمام از آرای ملت صیانت کرده است؛ همانگونه که رهبری فرزانه انقلاب در نماز جمعه تاریخی 29 تیرماه 88 فرمودند: «جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست.»

چه نیک گفته اند؛ "تاریخ بهترین قاضی است" چراکه تنها گذشت زمان توانست حقانیت و مظلومیت نظام جمهوری اسلامی را در قضایای ناگوار و تهمت‌افکنی‌های ناروای سال 88، به اثبات رساند.
جمهوری اسلامی و ایضاً زعامت معظم آن، اگرچه مورد تهمت‌های پرشماری واقع شد، اگرچه فرصت‌ها و ظرفیت‌های متعددی را از دست داد، اگرچه تحت فشار قرار گرفت و اگرچه هزینه‌های گزافی را پرداخت نمود؛ اما با تأسی از آیه شریفه «و استعینوا بالصبر و الصلاه»، صبر پیشه کرد و زمان را قاضی قرار داد تا مُحق بودنش را به منصه رساند.

بحمدالله زمان گذشت و سرافکندگی برای کسانی ماند که "قانون‌شکنی کردند" و "فتنه به راه انداختند" و "نامه بی سلام و والسلام مرقوم داشتند" و "بیانیه‌های تهدیدآمیز صادر نمودند" و "آقاسلطان را پیراهن عثمان کردند" و "خواهان بازپس‌گیری آرای‌شان بودند" و شرم را خوردند و حیا را قی کردند!(و اینکه چطور آرای 24 میلیونی یک رئیس جمهور را ،بهانه ای برای تخریب و تهمت علیه خادم ملت گردانند)


اینجاست که مکر و نیرنگ "باطل السحر بافته‌های خناسان" به خودشان باز می گردد و سره از ناسره و حق از باطل تمیز داده می شود و روسیاهی برای زغال فروشان باقی می ماند!
  • پویش الهام

دولت‌های نهم و دهم از زمان آغاز به کار، همواره با فشارهای سنگین رسانه‌ای و سیاسی مواجه بوده‌اند. این مسئله را همگان تأیید می‌کنند. با این وجود، با جدی‌تر شدن رقابت‌های انتخاباتی و سیاه نمایی شدید کاندیداها، مظلومیت دولت مضاعف شده است. فرستادن احضاریه برای رئیس جمهور، آخرین نمونه از مظلومیت رئیس‌جمهور بود، که قوه قضائیه آن را تنها یک بی‌تدبیری نامید و از کنارش عبور کرد.

نماینده آوج و بویین‌زهرا در این باره با بیان اینکه در تبلیغات انتخاباتی به دولت بی‌مهری شده است گفت: عملکرد مثبت دولت از جمله مسکن مهر، توفیقات هسته‌ای، تولید ۷۰ میلیون لیتر بنزین، تغییر سوخت اصلی از بنزین به CNG در بسیاری از خودروها، توفیقات علمی بسیار در کشور، حضور در فضا و موارد متعدد دیگر در تبلیغات دیده نشد. روح‌ا... عباسپور افزود: مزد 8 سال خدمت شبانه‌روزی رئیس جمهور و دولت، سیاه نمایی و اتهام زنی نیست. باید حرمت خدمتگزاران کشور را نگه داشت و به تخریب‌ها و تهمت‌ها پایان داد. وی از برگزار‌کنندگان انتخابات اخیر که محور آن دولت و وزارت کشور بوده‌اند، سپاسگزاری کرده و با بیان این‌که برگزار‌کنندگان انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۸۸ تقریبا همین بزرگوارانی بودند که زحمت انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ را کشیدند، گفت: انتخابات در سال ۸۸ سالم و باشکوه انجام شد، ولی متاسفانه ظرفیت برخی جریان‌ها پایین بود و نتوانستند اختلافات رأی نزدیک به ۱۱ میلیون را بپذیرند.

وی تصریح کرد: اما در این انتخابات ملاحظه شد که اگر ۲۶۰ هزار رأی جا به‌جا می‌شد، آقای روحانی با نامزد دیگری به دور دوم می‌رفتند، اما نظام حاضر نشد تا همین اندازه هم نسبت به آرای مردم که مصداق حق‌الناس است و رهبری بر آن تأکید داشتند، خدا ناکرده خیانت کند. ضمن آنکه رئیس‌جمهور هم به آقای روحانی تبریک گفت واین نشان‌دهنده ظرفیت بالای نظام و امانتداری دولت دکتر احمدی‌نژاد است.

عباسپور معتقد است نسبت به عملکرد دولت در جریان تبلیغات انتخاباتی بی‌‌مهری‌‌هایی صورت گرفت و روا نبود که چنین اتفاقی بیفتد. خدمات بزرگ دولت دهم فراموش شدنی نیست نماینده قزوین، البرز و آبیک در مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه دولت در ایام انتخابات با تدبیر رفتار کرد، گفت: خدمات بزرگ دولت دهم فراموش شدنی نیست. هر چقدر هم که بدخواهان بر سیاه نمایی و تخریب اصرار بورزند، زحمات رئیس جمهور و خدمات درخشان دولت‌های نهم و دهم از یاد نخواهد رفت.

حجت‌الاسلام والمسلمین «سید مرتضی حسینی» درباره فرافکنی برخی گروه‌ها علیه دولت در ایام انتخابات افزود: برخی موضوعات که در ایام انتخابات علیه دولت مطرح شد، دروغ بسیار بزرگی بود. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر این که همه باید به فرمایش رهبر معظم انقلاب گوش فرادهند، خاطرنشان کرد: ایشان به همه گروه‌ها، جناح‌ها و نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری توصیه کردند که از حاشیه سازی دوری کنند و به اختلافات دامن نزنند. حسینی یادآور شد: در همه ایام باید خط مشی تعیین شده ازسوی رهبر معظم انقلاب را نقشه راه و سرلوحه کار خود قرار دهیم. وی اضافه کرد: معظم له سال گذشته به دولت آینده که مسند امور را به‌دست می‌گیرد، توصیه کردند که ضعف‌های دولت‌های قبلی را پوشش دهد. ایشان از برخی اقدامات دولت دهم تقدیر کردند.

  • پویش الهام


بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جهوری یازدهم به صورت هماهنگ بعضی از رسانه های اصولگرا، رای آوری حسن روحانی را نتیجه عمکرد احمدی نژا دانستند و فارغ از اشتباهات استراتژیک اصولگرایان بازهم احمدی نژاد را محور همه مشکلات این جریان قرار دادند!

اگرچه از رسانه هایی که تنور اتهام و سیاه نمایی علیه دولت را همواره داغ نگه داشته اند مواضعی غیر از این انتظار نمی رود، اما به منظور روشن شدن و  تحلیل برخی وقایع و اظهار نظرهای فضای سیاسی این روزهای کشور، خبرگزاری برنا گفت و گویی با دکتر عبدالرضا داوری مدیر مسئول روزنامه شهروند انجام داده که متن کامل آن به شرح زیر است:
 تحلیل شما از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
ببینید نتیجه این انتخابات به اعتقاد من خیلی دور از ذهن نبود. با توجه به اینکه کاندیدای مورد حمایت دولت در صحنه حضور نداشت و از طرفی انرژی و توان جریان اصلاح طلب و حامیان آقای هاشمی حول آقای حسن روحانی تجمیع شد، در نتیجه آنها در عرصه بی رقیب با استفاده از ضعف ها و خطاهای استراتژیک کاندیداهای مدعی اصولگرایی بازی کردند و با حضور آقای جلیلی و محوریت گفتمان ایشان حول مقاومت، فضای انتخابات شامل یک دو قطبی شده بود که عده ای بر طبل مقاومت می کوبیدند و عده ای شعار سازگاری با جهان را دادند و در این بین مشکلات معیشتی مردم که ریشه در تحریم ها دارد و مردم، برای حل مشکلات اقتصادی خود و ایجاد تغییر به گفتمانی رای دادند که رویکردش رفع تحریم ها بود و این رای در سبد آن آقای روحانی تجمیع شد.

در خصوص رای پایین آقای جلیلی تلقی بنده اینست که گفتمان آقای جلیلی 50 درصد این رای را کسب کرد و 50 درصد دیگر آن از این جهت بود که برخی اعضای ستادهای انتخاباتی ایشان در تبلیغات میدانی خود در روستاها و شهرهای کوچک با این عنوان که جلیلی یک احمدی نژاد دیگر است عمل می کردند و از طرف دیگر در رسانه ها اعلام می شد که جلیلی نماینده احمدی نژاد نیست.

در مورد آقای قالیباف، ایشان در سال 84 از 28 میلیون رای، 4 میلیون و در سال 92، از 37 میلیون رای 8 میلیون رای آورد و این نشان می دهد که آراء ایشان علیرغم آنکه 8 سال، شهردار تهران بوده، هیچ گونه افزایشی نداشته است.
و نکته قابل توجه اینکه، ایشان بر خلاف عرف که شهردار یک شهر در آنجا بیشترین رای را می آورد، در تهران کمتر از 50 درصد آراء آقای روحانی را کسب کرد و این یک نمره دهی مردم تهران به عملکرد ایشان بود که به زعم مردم، عملکرد ایشان در شهر تهران و در شهرداری شائبه انتخاباتی بودن داشت و مردم نگاه ایشان را نگاه سکوی پرش می دیدند و نه محیط خدمت. در صورتی که آقای احمدی نژاد سال 84 بالاترین رای را در تهران داشتند. در حقیقت مردم خدمت بی منت را از قالیباف ندیدند.

براساس صحبتهای شما در خصوص میزان رای آقایان روحانی و جلیلی، یعنی مردم ایران گفتمان مقاومت را نمی پسندند؟
در دو سال اخیر مدیریت هسته ای در اختیار دولت نبوده و آقای جلیلی موفقیتی نداشته اند. هیچ کس با اصل مقاومت مخالف نیست اما مقاومت نیازمند یک تدبیر و ممارست و بهره گیری از حداکثر ظرفیت بومی است. ایشان در دوره ای از مدیریتشان که آن را از حیطه آقای احمدی نژاد خارج کردند، رویکرد شعار زده داشتند و توجه به مجموعه محدود مدیریت کشور نداشتند. پیشنهاد بنده اینست که بایستی یک مرکز تدبیر و حل مشکل تحریم در کشور ایجاد شود چرا که در حال حاضر در دوران شدیدترین تحریم ها علیه ایران قرار داریم، صادرات نفت به حداقل رسیده و مبالغی هم که از این صادرات به دست می آید انتقالش به آسانی امکان پذیر نیست.
به عبارت دیگر، رای مردم، رای به عدم تدبیر ایشان در بحث هسته ای بود نه رای به عدم مقاومت و قطعا اگر آقای جلیلی به تدابیر آقای احمدی نژاد که برخی از آنها در کنفرانس استانبول 2 گفته شد توجه می کرد خیلی از این مشکلات فعلی را نداشتیم.

مهم ترین دلایل شکست اصولگرایان را در انتخابات 92 در چه می دانید؟
علت این امر، توهمی است که از سال 88 به آن دچار شدند که در بین آحاد مردم جایگاه اجتماعی دارند. در حالی که نفهمیدند رای کم نظیر و رکورد 25 میلیونی احمدی نژاد مطلقا نمایشگاه پایگاه اجتماعی اصولگرایان نبود بلکه رای به منش، تدبیر و شیوه مدیریت احمدی نژاد بود. وقتی که اصولگراها این رای را رای به خودشان تلقی کردند، خواستند مسیری را مهیا کنند که بعد از احمدی نژاد؛ رئیس جمهور فردی از میان خودشان باشد و ارتباطی با آقای احمدی نژاد نداشته باشد و از سال 89 اصولگرایان حملات به احمدی نژاد را شروع کردند، با این هدف که او را به انزوا بکشند و حذفش کنند و با طرح کلید واژه جریان انحرافی و سیاه نمایی و انتشار اخبار کذب در مورد رئیس جمهوری پروژه حذف جریان احمدی نژاد و کاندیدای مد نظر او برای انتخابات ریاست جمهوری 92 یعنی آقای مهندس مشایی را کلید زدند که در تاریخ 31/2/92 و با عدم احراز صلاحیت مهندس مشایی، نتیجه ای که ناشی از زیاده خواهی جریان اصولگرایی بود حاصل شد و تصور کردند خلاء احمدی نژاد را به راحتی می توانند پر کنند. اما اگر نگاهی با تحلیل علمی دقیق به پایگاهشان داشتند می فهمیدند که میزانش کمتر از 20 درصد است و اگر سالهای اخیر هم توفیقاتی داشتند به خاطر ظرفیت هایی بود که آقای احمدی نژاد در اختیارشان گذاشته بود.
اصولگرایان مصداق بارز این ضرب المثل شدند که "یکی بر سر شاخ و بن می برید" و با این بریدن، باعث سقوط خودشان شدند و خلاء احمدی نژاد با اصلاح طلبان پر شد.
 یعنی شورای نگهبان هم به خاطر فضاسازی اصولگرایان، صلاحیت مهندس مشایی را احراز نکردند؟
به هر حال چنان فضای سنگینی درست شده بود که کسی جرات احراز صلاحیت مهندس مشایی را نداشت.

اولین بار واژه جریان انحرافی در کجا مطرح شد؟
سایت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و اصولگراها در انتشار آن نقش اصلی داشتند در واقع یک پیمان نانوشته بین آقای هاشمی و جریان اصولگرا شکل گرفت.

بعد از اعلام نتایج انتخابات در رسانه های مختلف جریان اصولگرایی مانند رجانیوز، به صورت هم نوا مطلبی منتشر شد با این عنوان که آری مردم به روحانی، نه به احمدی نژاد است. نظر شما در خصوص این اظهارات چیست؟
تحلیل این دوستان از پایه دچار اشکال است. چون تحلیل درست باید برپایه اطلاع و خبر درست باشد که در این فرض اینطور نیست.
ببینید بر فرض اینکه پیروزی آقای روحانی ناشی از عملکرد احمدی نژاد باشد پس مفهومش اینست که مردم به فردی باید رای می دادند که بیشترین مخالفت را با احمدی نژاد داشته است.
در بین کاندیداهای حاضر در صحنه، آقای قالیباف در سالهای اخیر بیشترین حمله را به احمدی نژاد داشته است و انتقادات آقای روحانی فقط در ایام انتخابات کمتر از 30 درصد انتقادات آقای قالیباف به دولت است. به عبارت دیگر قالیباف 3 برابر روحانی نسبت به عملکرد دولت انتقاد کرده است
آنهم فقط در همین دوره انتخابات در گفتارها، سخنرانی ها و مناظرات انتخاباتی.
حال سئوال اینجاست؟ اگر رای مردم به آقای روحانی در واکنش به عملکرد احمدی نژاد باشد پس چرا کسی را انتخاب کرده اند که یک سوم نفر دوم انتخابات به دولت انتقاد کرده است؟ و همین امر نشان می دهد که نظر دوستان مطرح کننده این مطلب از پایه غلط است. و این رای، رای بر پایان اقتدارگری و انحصار طلبی کسانی است که خود را اصولگرا می نامند و مردم از اینکه کسی بخواهد با دید انحصار طلبی و قیم مآبی با آنها رفتار کند خسته شده اند و به آقایان اصولگرا پیشنهاد می دهم که مسیر خود را از این خراب تر نکنند.
مردم یک نه بزرگ به اصولگراها گفتند و اگرکاندیدای احمدی نژاد در صحنه انتخابات حضور داشت وزن کشی مشخص می شد.
همان دستگاهی که در نظر سنجی ها روحانی را پیروز اعلام کرده بود در صورت حضور مشایی، او را پیروز انتخابات معرفی کرده بود و متاسفانه دوستان اصولگرا نمی خواهند از خواب بیدار شوند.
اما یک مطلب مهم دیگر در این اظهار نظر اینست که این ادعای اصولگرایان همان ادعای آقای هاشمی است که در تمام مصاحبه هایش بعد از نتیجه به انتخابات، رای به آقای روحانی را نفی وضع موجود و خطی مشی آقای احمدی نژاد دانست و متاسفانه جریان اصولگرا همانطور که در دو سال اخیر اشتباه کرد و در انحرافی خواندن دولت آقای احمدی نژاد با آقای هاشمی هم نوا شد، متاسفانه در تحلیل نتایج انتخابات هم با آقای هاشمی هم نوا شده اند.
جریان اصولگرایان اقتدارگرا و غیر مردمی در این انتخابات مرد و باید دوباره آسیب شناسی کند و نخواهند رقیب موهومی بیاورند.
و نکته آخر اینکه آقای قالیباف در این انتخابات نماد نه احمدی نژاد بود در صورتی که روحانی چنین موضعی را اتخاذ نکرد. و رای پایین قالیباف یعنی مردم رفتار نه احمدی نژاد او نپسندیدند.

به نظر شما این اظهار نظر که رای نیاوردن لیست زنده باد بهار (حامیان دولت) در انتخابات شورای شهر یعنی عدم موقبولیت نماینده دولت در صورت حضور در انتخابات ریاست جمهوری، صحیح است؟
در بحث انتخابات شورای شهر، جریان حامی دولت دو اشتباه استراتژیک کرد. با توجه به اینکه انتخابات شورای شهر، زیر سایه انتخابات ریاست جمهوری بود و جریان دولت کاندیدا نداشت نباید لیست می داد و رقبای انتخابات ریاست جمهوری مثل یک موتور، لیست خود را در شورای شهر می کشند و لیست شورای شهر زنده باد بهار از این موتور محروم بودند. نکته دوم به اعتقاد بنده در روز شکل گیری ستاد انتخاباتی شورای شهر بعضی ناهماهنگی های درونی، جلوی شتاب را گرفت و مانع شد یک لیست مناسب و به موقع آماده شود و از طرفی یکی از اشتباهات دیگر، استفاده از تصویر آقای مشایی بود که پوسترهایی که حاوی تصاویر مهندس مشایی بود توسط شهرداری و بعضی از ارگانها جمع آوری شد و لیست را اصلا مردم ندیدند. چرا که حساسیت های برخی از نهادهای خاص باعث شد تا پوسترها را از سطح شهر جمع آوری کنند و در اثر این اشتباه محاسباتی باعث شد ظرفیت جریان مقابل فعال شود.

اما اگر در فضای دیگری از عکس آقای احمدی نژاد استفاده می کردیم فضای بهتری رقم می خورد و معتقد هستم به خاطر نبودن مهندس مشایی در صحنه انتخابات نباید به صورت فعال لیست می دادیم و اگر دقت کنید در تهران چون رقابت ریاست جمهوری بین آقایان روحانی و قالیباف بود، در شورای شهر نیز بیشترین رای را حامیان آنها کسب کردند. در لیست شورای شهر 14 اصلاح طلب، 5 چهره مستقل و 12 نفر اصولگرا رای آوردند و چون دولت در اختیار اصلاحات قرار گرفته است، 5 نماینده مستقل نیز رایشان را در اختیار اصلاح طلبان می گذارند، مثلا فردی مثل آقای عباس جدیدی رایش را به اصلاح طلبان خواهد داد چون می خواهد در حوزه ورزش همراه شود و سایه دولت بر شورای شهر تهران به وضوح حاکم است. این انتخابات دو نتیجه قطعی دیگر نیز خواهد داشت یکی اینکه آقای قالیباف دیگر شهردار تهران نخواهد بود و آقای جلیلی هم از دبیری شورای عالی امنیت ملی خواهند رفت.

اقدام آقای احمدی نژاد را در دیدار با آقای روحانی چطور تفسیر می کنید؟
این یک اتفاق تاریخی بود و در هیچ جای جهان سابقه ندارد که رئیس جمهور مستقر و فعلی در دفتر رئیس جمهور منتخب جدید حاضر شود و این نشان می دهد احمدی نژاد چسبیده به قدرت نیست و فروتنانه به دیدار آقای روحانی رفت و افرادی را هر دو طرف به عنوان ر ابط معرفی کردند تا انتقال دولت یازدهم به راحتی صورت پذیرد.
این ابتکار ایشان در نظام های جمهوری در همه جای دنیا بی سابقه بود و هیچ جای دنیا مشاهده نشده است. عمل ایشان قابل ستایش است و برای ما نیز جای شگفتی داشت.

براساس اخبار منتشر شده مطلع شدیم برای رئیس جمهور احضاریه حضور در دادگاه ارسال شده است، این نوع رفتار در گذشته نیز تکرار شده بود، علت اصلی این نوع رفتارها در چیست؟
نکته ای که در این اتفاق بود و امیدوارم که ان شا ا... تصادفی باشد اینست که یک روز بعد از اعلام نتایج انتخابات، شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی با رویترز مصاحبه کرد و گفت احمدی نژاد به علت اقداماتش نباید از مجازات در امان بماند و فردای آن روز از طرف شعبه 76 احضاریه برای ایشان می رود. به نظر می رسد به هر حال این کار با نیت درستی صورت نگرفته است. واقعیت اینست که بسیار کار بی تدبیری بود و در زمانی که مردم از یک انتخاب حماسی آمده اند و جشن و سرور است چنین چیزی برای احضار کسی که محبوب ترین چهره سیاسی هستند، کام مردم را تلخ می کند و امیدوارم که دوستان قضایی این عمل را جبران کنند.

این روزها مواضعی از برخی چهره های سیاسی مثل آقایان توکلی و ناطق نوری شاهد بودیم جملاتی مانند جبران خسارات این 8 سال از سوی آقای توکلی و پایان دوران عوام فریبی از سوی آقای ناطق. آیا این حرف ها بر خلاف توصیه رهبر انقلاب مبنی بر عدم سیاه نمایی نیست؟
اگر این عزیزان موضعی خلاف این می گرفتند جای سئوال بود.
این ها کسانی هستند که در دولت دکتر احمدی نژاد به مطالباتشان توجهی نشد و طبیعی است که دوستان از نمد آقای روحانی کلاهی برای خودشان درست کنند و چطور دولتی که به زعم مقام معظم رهبری احیاگر گفتمان انقلاب است را با بدترین عبارات خطاب می کنند. یقین داشته باشید اگر احمدی نژاد یا فرد دیگر مورد حمایت او در صحنه انتخابات بیاید 70 درصد رای مردم را خواهد داشت.

  • پویش الهام

زدیک به دو ماه دیگر حسن روحانی دولت یازدهم را تشکیل خواهد داد و بر مسند ریاست جمهوری ایران خواهد نشست. در طول این یک هفته از پایان شمارش آرا گمانه زنی های بسیاری در خصوص کابینه احتمالی وی مطرح شده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ برخی تحلیل گران با توجه به گرایش حسن روحانی به هاشمی رفسنجانی کابینه احتمالی وی را متشکل از تیمی کارگزارانی گفته اند.

روحانی در سخنان خود همواره بر اعتدال تاکید کرده و گفته است از بر مبنای شایسته سالاری گام خواهد برداشت.

از آنجایی که کابینه کارگزارانی نزدیک به هاشمی رفسنجانی محتمل است بازخوانی دولت کارگزاران چندان خالی از لطف نیست.

این یادداشت به برخی از این موارد می پردازد.


دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی در کنار اقداماتی که در سطح کلان اقتصاد کشور انجام داده بود، در پایان دوره با مشکلات سیاسی و کاستی عقبه اجتماعی مواجهه می کرد. ‌هاشمی که گزینه تقریبا همه گروههای سیاسی در انتخابات سال 68 بود، در انتخابات سال 72 از سیاست اجماع حمایتی برخوردارنبود. جناح چپ در این انتخابات بیشتر موضع سکوت و در برخی مواقع انتقاد از ‌هاشمی را در پیش گرفتند. راست‌گرایان سنتی ایران اما هنوز بهترین گزینه ممکن را ادامه دولت سازندگی اکبر ‌هاشمی رفسنجانی می‌دانستند ولی روی چینش کابینه نظر داشتند و حساس بودند. جامعه مدرسین حوزه علمیه از ‌هاشمی حمایت کرد اما این حمایت با انتقاداتی نیز همراه بود. بیشترین انتقاد جامعه مدرسین حوزه علمیه به اعضای کابینه ‌هاشمی بود به گونه‌ای که شرط اول آن‌ها این بود که کابینه دولت جدید ‌هاشمی از بین کسانی تشکیل شود که‌ به‌ مبانی‌ و اصول‌ اسلام، اصول‌ انقلاب‌ و ولایت‌ فقیه‌ و روحانیت‌ و مرجعیت‌ و ایستادگی‌ در برابر جهان‌خواران‌، مخصوصا آمریکا ایمان داشته باشند.

توکلی رقیب هاشمی در آن انتخابات در تبلیغات ‌اش، رشد بی‌عدالتی اقتصادی و رفاه‌طلبی دولت را عامل بسیاری از مشکلات کشور می‌دانست و در این راستا انتقاداتی به عملکرد ‌هاشمی رفسنجانی وارد کرد. در نهایت انتخابات ششمین دوره ریاست‌جمهوری در سال 1372 با پیروزی ‌هاشمی رفسنجانی پایان یافت ولی این انتخابات یک تفاوت عمده با انتخابات‌های ریاست‌جمهوری پیشین داشت و آن رای بالاتر از حد انتظار نفر دوم انتخابات یعنی احمد توکلی بود. رای 4 میلیونی توکلی که برای اولین بار در انتخابات ریاست‌جمهوری برای نفر دوم رقم می‌خورد یک تحلیل بزرگ در پس خود داشت. 4 میلیون رای توکلی نشان داد که سیاست‌های ‌هاشمی در جامعه منتقدان زیادی دارد.

واقعیت این بود که رای ‌هاشمی نسبت به دوره قبل ریزش کرده بود که این مساله نشان‌دهنده نارضایتی بخش‌هایی از جامعه بود.‌هایی از جامعه بود.

برخی کارشناسان، بروز این مساله را به‌دلیل توجه صرف دولت ‌هاشمی به فعالیت‌های زیربنایی و عمرانی و همچنین مشکلات زیاد اقتصادی از جمله کسری بودجه که با آن روبه‌رو بود، می‌دانستند.در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری، یادگار امام(ره) حجت‌الاسلام سید احمد خمینی، رئیس‌جمهور منتخب را به ناچیز شمردن قدرت خود و همه‌ قدرتمندان مادى در برابر قدرت کامله‌ الهى، حفظ موضع مستحکم همیشگى خود در برابر دشمنان، مخالفان و بدخواهان و همچنین گزینش همکاران و مدیران با این معیارها توصیه کرد. مقام معظم رهبری نیز توجه به عدالت اجتماعی را به مسوولین دولت گوشزد کردند: «سیاست‌های اساسی در نظام اسلامى، عبارت است از رفاه عمومى و عدالت اجتماعى. فرق عمده‌ ما با نظام‌هاى سرمایه‌دارى همین است.»
هاشمی کابینه دوم خود را با حفظ 13 نفر از 22 وزیر کابینه اول و تغییر 9 وزیر تشکیل داد. لاریجانی که با حکم مقام معظم رهبری به عنوان رئیس صداوسیما انتخاب شده بود از وزارت فرهنگ و ارشاد کنار رفت و میرسلیم جانشین او در این سمت شد.

نوربخش نیز وزارت اقتصاد و دارایی را ترک کرده و به عنوان رئیس کل بانک مرکزی منصوب شد. علاوه بر این دو تغییر، هفت تغییر دیگر در کابینه دوم نسبت به کابینه اول به‌وجود آمد که مهم‌ترین آن، حذف معین و عبدالله نوری، از وزرای جناح چپ ایران از کابینه بود.

در مجموع دولت دوم ‌هاشمی، با اجماع کمتر در فضای سیاسی نسبت به دولت اول وی شکل گرفت و ‌هاشمی رفسنجانی نیز در دولت دوم مانند دولت اول، سیاست توازن در کابینه و استفاده از وزن همه نیروهای سیاسی کشور را در پیش نگرفت که شاید دلیل اصلی، فعالیت مجلس چهارم با اکثریت متمایل به جناح راست از یک سو و فشار گروه‌های سیاسی در دوران انتخابات از سویی دیگر است.

برخی منتقدان دولت سازندگی منکر فعالیت‌های زیربنایی دولت سازندگی نیستند بلکه معتقدند سبک و شیوه فعالیت اقتصادی دولت هشت ساله ‌هاشمی، فرهنگ نظام سرمایه‌داری را در کشور پیاده کرد و تلاش‌های این دولت اثرات فرهنگی نامناسبی داشت که با تفکرات انقلاب اسلامی سازگار نیست.
منتقدان اصولگرای دولت ‌هاشمی ، معتقدند دولت‌های وی توسعه اقتصادی و رفاه را در پیش گرفت ولی در این بین، عدالت در توزیع ثروت و کاهش فاصله طبقه‌های اجتماعی را فراموش کرد.

محسن رضایی که در آن زمان فرماندهی سپاه پاسداران را به عهده داشت، معتقد است دولت ‌هاشمی رفسنجانی در سیاست خارجی صدور انقلاب را متوقف ‌و در سیاست داخلی ‌فضای باز سیاسی و نقد را محدود کرد.

حال می خواهیم از زاویه ای دیگر به ریاست جمهوری 8 ساله دولت هاشمی بنگریم:

شهادت 72 تن از چهره های سیاسی حزب جمهوری و آیت الله بهشتی به عنوان چهره ای شاخص و تاثیر گذار در حزب  مقدمه ای شد برای علنی شدن اختلاف نظرهای درون تشکیلات که بعد از انحلال حزب نیز در عرصه اجرایی کشور خود را بیشتر نمایان ساخته بود. این اختلاف نظرها که در تعریف "احکام ثانویه" و نیز مباحث مربوط به "اقتصاد دولتی یا مردمی" ، ظهور و بروز داشت، بخش های دیگر را هم تحت تاثیر خود قرار می داد. ریاست جمهوری آیت الله هاشمی سرآغاز دورانی بود که در ادبیات سیاسی ایران به "دوران سازندگی " معروف شد و اتفاقا با آغاز رهبری آیت الله خامنه ای نیز همزمان شده بود.

بازخوانی اختلاف نظرهایی که از همان انحلال حزب جمهوری و حتی قبل از آن در حوزه مسائل اقتصادی، عدالت اجتماعی و سیاستهای فرهنگی  شکل گرفته بود به اظهار نظرهایی و انتقاد هایی از سوی رهبر انقلاب در حوزه عملکردی دولت هاشمی انجامید:

خطبه های 29 خرداد سال 88 رهبری شاید صریحترین اشاره به این اختلاف نظرها بود، ایشان ضمن تأکید بر اینکه آقاى هاشمى رفسنجانی از اصلى‏ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بوده اند، فرمودند: «من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر دارم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند.»(1)

شاید اشاره به اختلافات میان آقای هاشمی و رییس جمهور احمدی نژاد، بیشتر تاکید بر این اختلاف میان خود ایشان با آقای هاشمی بود تا احمدی نژاد و هاشمی: «البته بین ایشان (آقای هاشمی) و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‏ مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم در زمینه‏ى نحوه‏ اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.. من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند.» (2)

  رهبر انقلاب طی سال های گذشته همانند نوع برخوردشان با همه دولتها که سیاست حمایتی بوده است،  در عین برشمردن دستاوردهای دولت سازندگی و سابقه انقلابی آقای هاشمی رفسنجانی در نهضت، به کاستی ها و سیاست های نادرست نیز اشاره کرده اند. در حوزه مادی گرایی، ترویج روحیه سرمایه داری و از بین رفتن مفهوم مستضعف و مستکبر و نگاه توسعه محور صرف باعث شد تا نقدهایی نسبت به دولت آقای هاشمی از سوی رهبر انقلاب اظهار شود:

 الف) مادی گرایی و اشرافی گری در سایه سازندگی
 رهبر انقلاب در باب تبیین عبرت های عاشورا این گونه می فرمایند: «عبرت‌گیرى از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشه‌گیر شود. عده‌اى مسائل را اشتباه گرفته‌اند. عده‌اى، سازندگى را با مادیگرایى، اشتباه گرفته‌اند. سازندگى چیزى است، مادیگرى چیز دیگرى است. سازندگى یعنى کشور آباد شود، و طبقات محروم به نوایى برسند.... سازندگی همان کاری بود که علی بن ابی طالب(ع) می کرد... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد می کرد، زمین احیا می کرد، درخت می کاشت، چاه می کند و آبیاری می کرد. این سازندگی است. دنیا طلبی و ماده طلبی کاری است که عبیدالله بن زیاد و یزید می کردند. چه وقت آن ها چیزی را به وجود می آوردند و می ساختند؟ آن ها فانی می کردند، می خوردند و تجملات را زیاد می کردند. این دو تا را نباید با هم اشتباه کرد. امروز یک عده به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستی می کنند. آیا این سازندگی است؟»(3)
هشدار به مسوولین و سطح زندگی آنها، گوشزد کردن عملکردهای نادرست و فاصله گرفتن ازمعنویت در بیانات ایشان مکرر دیده می شود. ایشان در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولى ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافى است؟! نه، ما هم مترفین مى‌شویم. واللَه در جامعه‌ى اسلامى هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ى شریفه‌ى "و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها" بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش مى‌آورد. اندازه نگهدارید؛ دولت مخارجش زیاد و سنگین است.»(4)

 ایشان به مواردی اشاره می کردند که از بیت المال خرج تغییرات دکوراسیون برخی مسئولین می شود: «اگر مبلغى از مخارج دولت، عبارت از تغییر دکوراسیون اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسئول قضایى و فلان مسئول در بخشهاى گوناگون دیگر باشد، این جرم و خطاست. اگر یکى از مخارج دولت این باشد که فلان تعداد ماشین جدید بیاوریم و بین دستگاهها تقسیم بکنیم، ما حق نداریم این را جزو مخارج دولت حساب کنیم و به حساب آن از سوبسید مردم بزنیم. نه، این خلاف است. براى این کارها حد بگذارید. دستگاهها باید بخشنامه کنند و در مورد این تغییر دکوراسیونها و تغییر خانه‌ها و خرجهاى اضافى حدى معین بکنند. من نمى‌گویم مثل بعضى از تندروها باشیم که مى‌گویند در مسجد بنشینیم و وزارت کنیم؛ نه، در مسجد نمى‌شود. وزارت کردن، یک ساختمان و 4 تا اتاق و تعدادى مسئول و یک مقدار هم بالاخره امکانات براى زندگى آن آقایى که مى‌خواهد خدمت بکند، مى‌خواهد؛ اما باید در حدى باشد.... شما چگونه مى‏خواهید محبت و اطمینان مردم را جلب کنید؟ مردم باید به من و شما اعتماد داشته باشند. اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگى شخصى خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرج کردن بیت‏المال هیچ حدى براى خودمان قائل نشدیم مگر حدى که دردسر قضائی درست بکند! و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقى مى‏ماند؟ مگر مردم کورند؟ ایرانیان همیشه جزو هوشیارترین ملتها بوده‏اند؛ امروز هم به برکت انقلاب از هوشیارترینهایند؛ از هوشیارها هم هوشیارترند. آقایان! مگر مردم نمى‏بینند که ما چگونه زندگى مى‏کنیم؟»(5)

 بیانات رهبر انقلاب کاملاً صراحت داشت. ایشان در همان جلسه افزودند:«گاهى از جاهایى گزارش‌هاى نومیدکننده‌ای مى‌رسد و در برخى موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مى‌نشیند؛ رعایت کنید. سؤال مى‌کنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ مى‌گویند که اشکال امنیتى داریم! چه اشکال امنیتى؟! آقایان مسئول در شوراى امنیت کشور یا جاهاى دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایى ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایى دخالت کنم. این چه وضعى است که همین‌طور بى‌حساب و کتاب جلوى هر وزارتخانه و اداره‌یى، ده‌ها ماشین به رنگهاى گوناگون متعلق به مسؤولانِ آن‌جا به چشم مى‌خورد؟! چه کسى چنین چیزى را گفته است؟»

 ایشان ادامه دادند: «گزارش آمده که روحانى عقیدتى، سیاسى در یکى از دستگاه‌ها، خودش ماشین دارد، ولى ماشین دولتى سوار مى‌شود! من نوشتم که حق ندارد، این کار را بکند. براى من جواب آمد که این کار رویه است و همه مى‌کنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که براى خودش لازم است؛ یکى هم خانمش دارد و نمى‌شود که خانمش از این ماشین استفاده کند! عجب! این چه حرفى است؟ من الآن اعلام مى‌کنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتى که آقایان امکانات شخصى دارند، حق ندارند از امکانات دولتى استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتى یعنى چه؟ واللَه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمى‌گرفتم که مرتب ملاحظه‌ى جهات امنیتى را توصیه مى‌کنند، بنده با ماشین پیکان بیرون مى‌آمدم. به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور مى‌کند، روحانیون را از مردم دور مى‌کند. روحانیون، به تقوا و ورع و بى‌اعتنایى به دنیا در چشمها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمى‌شود در چشمها شیرین ماند. مردم رودربایستى ندارند؛ خدا هم با کسى رودربایستى ندارد.»

 اما رهبر انقلاب در خصوص این دولت چه فرمودند؟ در این مقایسه هاست که ارزش ها مشخص می شود. مقام معظم رهبری در خصوص دولت نهم فرمودند: «امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید.»(6)
 مدیریت کشور از پشت میز، اشرافی‌گری برخی مدیران و...
 
 ب) عدالت در ابعاد سیاسی و اجتماعی
برقراری عدالت اجتماعی و سیاسی از مواردی بود که در دولت سازندگی و درگرماگرم توسعه اقتصادی با وجود تأکیدات مکرر رهبر انقلاب مورد توجه جدی قرار نگرفت. عدم توجه به عدالت اجتماعی باعث شد تا رهبر انقلاب در دیدار با آقای هاشمی و کابینه دولت سازندگی در پایان دوره 8 ساله با تصدیق این امر تاکید کنند. ایشان ضمن تمجید از سازندگی‌های انجام شده فرمودند: «من نمى‌خواهم بگویم که همه‌ى آرزوهاى ما برآورده شده است. از قبیل مسائل مربوط به عدالت اجتماعى و مسائل مربوط به قشرهاى گوناگون، کارهاى زیادى وجود دارد که بایستى به مرور انجام گیرد و ان‌شاءاللَه دولت‌هاى بعدى آنها را انجام خواهند داد.»(7)
 
 تصریح رهبر انقلاب بر باقی ماندن کارهای زیادی در حوزه عدالت اجتماعی در حالی بود که ایشان از آغاز به کار دولت سازندگی بارها و بارها با مشاهده مشی عملی دولت سازندگی نسبت به مغفول ماندن عدالت اجتماعی هشدار داده بودند. ایشان در دیدار مسئولان و کارگزاران کشور در همان سال آغاز به کار دولت سازندگی فرمودند: «در محیط سیاست‌ داخلی‌، یکی‌ از چیزهایی‌ که‌ لازم‌ است‌، "عدالت‌ اجتماعی‌" است‌. بدون‌ تأمین‌ عدالت‌ اجتماعی‌، جامعه‌ی‌ ما اسلامی‌ نخواهد بود. اگر کسی‌ تصور کند که‌ ممکن‌ است‌ دین‌ الهی‌ و واقعی‌ -نه‌ فقط دین‌ اسلام‌ـ تحقق‌ پیدا کند، ولی‌ در آن‌ عدل‌ اجتماعی‌ به‌ معنای‌ صحیح‌ و وسیع‌ آن‌ تحقق‌ پیدا نکرده‌ باشد، باید بداند که‌ اشتباه‌ می‌کند. هدف‌ پیامبران‌، اقامه‌ی‌ قسط است‌: "لیقوم‌ الناس‌ بالقسط".»(8)

با وجود حرف و حدیث های فراوان درمورد عدم سازگاری توسعه و عدالت اجتماعی از سوی برخی از مراجع دینی و حتی مراکز تصمیم ساز رهبر انقلاب می فرمایند: «آنچه که در این بین بایستی با وسواس و دقت دنبالش باشید، مسأله «عدالت اجتماعی» است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضی این طور تصور می‏کردند -شاید حالا هم تصور کنند- که ما بایستی دوره‏ای را صرف رشد و توسعه کنیم و وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم، به تأمین عدالت اجتماعی می‏پردازیم. این فکرْ اسلامی نیست.»(9)

 ایشان در سال 75 هم باز همین مسئله را مورد توجه قرار دادند و فرمودند: «ما اگر سازندگی را باز هم پیش ببریم، اما در جهت استقرار عدالت و از بین بردن تبعیض و ایجاد برابری حقوق و احیای کرامت زن و مرد مسلمان فعالیتی نکنیم، موفقیتی به دست نیاورده‏ایم. موفقیت، آن وقتی است که بتوانیم معنویت و دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و توانایی‌های گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم.»(10)

 روند توسعه و استقراض بی حد و حصر خارجی در سایه سیاست های برگرفته از اسلوب اقتصاد آزاد، تورم 50 درصدی را به مردم تحمیل کرد. این گفته ی نمایندگان کارگزاران در مجلس دوره سازندگی است: "اگر می خواهیم پیشرفت کنیم، باید جمعی از مردم زیر چرخ های توسعه له شوند". اگرچه تاکیدات و هشدارهای مکرر مقام معظم رهبری برخی عقب نشینی ها از سیاست های گذشته را رقم زد و موجب بهبود شاخص هایی چون ضریب جینی شد، اما این همه آن گونه که باید راه به جایی نبرد.

 محمد علی نجفی با اشاره به عقب نشینی آقای هاشمی رفسنجانی از برخی سیاست های اقتصادی در دوره سازندگی می گوید: «من فکر می کنم عقب نشینی آقای هاشمی 2 علت داشت، یکی اینکه به هر حال برنامه های اقتصادی ایشان با مشکلات جدی مواجه شده بود. البته خودشان معتقد بودند که این برنامه ها شکست نخورده است. من هم معتقدم این برنامه ها درصد بالایی از موفقیت را داشت. ولی کمی تحمل و تأمل نیاز داشت که برخی نقاط ضعف این برنامه‌ها را بپوشانیم تا یک برنامه مناسب تری را به اجرا بگذاریم... بخشی از آن هم به نظرات و مخالفت های مقام رهبری با آن برنامه ها و روش ها مربوط می شد. آقای هاشمی هم به عنوان رئیس‌جمهور باید رهنمودها و سیاست های کلی رهبری را لحاظ می کردند. طبیعی بود که وادار به عدول از نظرات خود شوند و عقب نشینی هایی داشته باشند.»(11)

اختلاف بر سر عدالت اجتماعی که هم رهبری صریحا بدان اشاره کرده است و هم هاشمی در برخی صحبتها از کلید واژه "گداپروری" استفاده کرده است قابل کتمان نیست.
 
 پ) مقابله با رسوخ فساد
 مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی فرمودند: «چیزى که امروز، در دوران بازسازى، مسئولین کشور، همکاران دولت، مدیران درجه‌ى 2 و 3 در دستگاههاى دولتى، تا پایین‌ترین رده‌ها، باید با دقت مراقب باشند، این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدى و فلج کننده است. واقعاً فلج کننده است! در این کار، فساد که نمى‌گوید "من فسادم"! فرد مفسدى که دیگران را به وادى فساد مى‌کشاند فساد مالى، فساد کارى، قرارهاى نامشروع و ناموجه در زمینه‌هاى مسائل کارى کسى که انسان را تشویق مى‌کند و مى‌لغزاند به این سمت، از اول نمى‌گوید "من آمدم که شما را فاسد کنم." اول با یک عنوان موجه؛ با یک چیز کوچک وارد میدان مى‌شود. انسان است و آسیب‌پذیرىِ شدید. انسان، به شدت آسیب‌پذیر است. لذا، خیلى باید مراقب بود.»(12)

 رهبر انقلاب 2 سال بعد هم در دیدار با رئیس‌جمهور و هیئت وزیران بر همین نکته تاکید کردند. ایشان فرمودند: «یکی از وظایف امروز آقایانْ مبارزه با فساد است؛ چون کشور به ثمردهی رسیده و وقت میوه‏چینی است. زحمات گذشته شما به تدریج ثمر می‏دهد و امکانات در کشور در حال افزایش است. چنین موسمی همیشه و در همه تاریخ، موسم خطرناکی بوده است. موسم ورود آدمهای سوء استفاده کن و فرصت طلب و کج دست و بددل و سیاهروست که وارد می‏شوند و اگر توانستند، از غفلتها سوء استفاده می‏کنند. خیلی مراقب این جهت باشید...هر جا که با این مسأله در مجموعه خودتان برخورد کردید، با کمال قدرت و بدون هیچ گونه اِبا و امتناع و با تکیه بر همان روشها و طریقه‏های قانونی - که بحمدالله ما برای همه این کارهای اساسی قانون داریم - با آن مبارزه کنید.»(13)

 تأکیدات مکرر رهبر انقلاب بر مبارزه با فساد در حالی بود که بعدها غلامحسین کرباسچی شهردار تهران، چهره برجسته حزب کارگزاران و از نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی به خاطر تخلفات مالی روانه زندان شد. تأکیدات رهبری در حالی بود که بعدها آقای هاشمی رفسنجانی، سید حسین موسویان را که به اتهام امنیتی در دادگاه محاکمه می شد، قبل از صدور رأی با فاصله چند صندلی در کنار خود جای داد. و این همه در حالی بود که آقای هاشمی رفسنجانی، قرص و محکم پشت عبدالله جعفرعلی جاسبی ایستاد که تا مدتها  در حکم ریاستش بر دانشگاه آزاد اسلامی شبهه قانونی وجود داشت و وجود دارد.  بعد ها  رهبری چنین فرمودند : «مقابله‏ى با فساد خیلى کار سختى است. یک وقتى بنده گفتم که این اژدهاى هفت سرِ فساد را به این آسانى نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلى کار سختى است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابله‏ى با آن هست. خب، وقتى که اجزاء مجموعه، خودشان آلوده‏ى به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیارى از مجموعه‏هاى قبلى هم حقیقتاً پاکیزه بودند -یعنى آلودگى نداشتند- اما بالاخره جرأت در مقابله‏ى با فساد یک امتیازى است که در شما هست.»(14)

 ت) مسائل خارجی
رهبر انقلاب برخلاف آقای هاشمی که سیاست دولت احمدی نژاد  را شعاری و موجب از چشم افتادگی ایران شده است فرموده بودند: «من قبول نمی‌کنم حرف آن کسانى را که تصور می‌کنند ملت ما به خاطر پایبندى به مبانى و اصول خود، در دنیا خوار شده است، از چشم افتاده است؛ ابداً.»(15)

 ایشان همچنین تأکید کردند: «مسئله اعاده عزت ملى و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده طلبى سیاست هاى دیگران و ترک شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس میکند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل مى شود.» (16)

مسئله بعدی مسئله فرهنگ  است که رهبری مکرر در  سالهای سازندگی ب آن اشاره می کنند :"این مسأله‌ى «تهاجم فرهنگى» که ما بارها روى آن تأکید کرده‌ایم، واقعیت روشنى است؛ با انکار آن، ما نمى‌توانیم اصل تهاجم را از بین ببریم. «تهاجم فرهنگى» را نباید انکار کرد؛ وجود دارد. به قول امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه)، «من نام لم ینم عنه»؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است. تو خوابت برده؛ سعى کن خودت را بیدار کنى. ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگى در تهدید است؛ کمااین‌که اصل فرهنگ ملى و اسلامى ما در تهدید دشمنان است.

 ما نبایستى چیزى را که روشن و واضح است، انکار کنیم. در دانشگاه، در بیرون دانشگاه، حتى در رسانه‌هاى جمعى ما، در کتابهایى که مى‌نویسند، در ترجمه‌هایى که مى‌کنند، در شعرهایى که مى‌سرایند، در برنامه‌هاى فرهنگى على‌الظاهر بى‌ارتباط به ما که در دنیا وجود دارد و خبرش را قاعدتا شما آقایان - که عناصرى فرهنگى هستید - مى‌شنوید، همه‌جا یک آرایش نظامى فرهنگى بسیار خطرناک علیه انقلاب درست شده است و وجود دارد.(19)"

 پی‌نوشت‌ها:

 1-بیانات رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران 3/1388/29
 2-همان
 3-بیانات در دیدار فرماندهان گردانهاى عاشوراى‏ نیروهاى مقاومت بسیج در سالروز شهادت امام سجاد(ع ) 4/1371/22
 4-سخنرانی‌ در دیدار مسؤولان‌ و کارگزاران‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران 5/1370/23
 5-همان
 6-بیانات رهبر انقلاب 6/87/2
 7-بیانات معظم له در دیدار آقاى هاشمى رفسنجانى و کابینه در پایان دوره هشت ساله ریاست جمهورى 5/1376/9
 8-سخنرانی‌ در دیدار مسؤولان‌ و کارگزاران‌ کشور در آستانه‌ی‌ یازدهمین‌سالگرد پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی 11/1368/9
 9-بیانات مقام معظم رهبرى‏در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت 6/1374/8
 10- بیانات مقام معظم رهبرى‏در اجتماع بزرگ مردم اهواز 12/1375/18
 11-کتاب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی صفحه 405
 12-بیانات مقام معظم رهبرى‏در مراسم تنفیذ حکم دوره دوم ریاست جمهورى آقاى «هاشمى رفسنجانی» 5/1372/12
 13-بیانات مقام معظم رهبرى‏در دیدار با رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت بزرگداشت هفته دولت 6/1374/8
 14-دیدار رئیس‏جمهوری و اعضاى هیئت دولت 6/1387/2
17-بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) 3/1388/14
 18-دیدار رئیس‏جمهوری و اعضاى هیئت دولت 6/1387/2
19-بیانات در دیدار اعضاى شوراى‌ عالى انقلاب فرهنگى1370/09/20
  • پویش الهام

بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جهوری یازدهم به صورت هماهنگ بعضی از رسانه های اصولگرا، رای آوری حسن روحانی را نتیجه عمکرد احمدی نژا دانستند و فارغ از اشتباهات استراتژیک اصولگرایان بازهم احمدی نژاد را محور همه مشکلات این جریان قرار دادند. اگرچه از رسانه هایی که تنور اتهام و سیاه نمایی علیه دولت را همواره داغ نگه داشته اند مواضعی غیر از این انتظار نمی رود، اما به منظور روشن شدن و  تحلیل برخی وقایع و اظهار نظرهای فضای سیاسی این روزهای کشور، گفت و گویی با دکتر عبدالرضا داوری مدیر مسئول روزنامه شهروند انجام داده ایم که متن کامل آن به شرح زیر است:
 
تحلیل شما از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
ببینید نتیجه این انتخابات به اعتقاد من خیلی دور از ذهن نبود. با توجه به اینکه کاندیدای مورد حمایت دولت در صحنه حضور نداشت و از طرفی انرژی و توان جریان اصلاح طلب و حامیان آقای هاشمی حول آقای حسن روحانی تجمیع شد، در نتیجه آنها در عرصه بی رقیب با استفاده از ضعف ها و خطاهای استراتژیک کاندیداهای مدعی اصولگرایی بازی کردند و با حضور آقای جلیلی و محوریت گفتمان ایشان حول مقاومت، فضای انتخابات شامل یک دو قطبی شده بود که عده ای بر طبل مقاومت می کوبیدند و عده ای شعار سازگاری با جهان را دادند و در این بین مشکلات معیشتی مردم که ریشه در تحریم ها دارد و مردک برای حل مشکلات اقتصادی خود و ایجاد تغییر به گفتمانی رای دادند که رویکردش رفع تحریم ها بود و این رای در سبد آن آقای روحانی تجمیع شد. و در خصوص رای پایین آقای جلیلی تلقی بنده اینست که گفتمان آقای جلیلی 50 درصد این رای را کسب کرد و 50 درصد دیگر آن از این جهت بود که برخی اعضای ستادهای انتخاباتی ایشان در تبلیغات میدانی خود در روستاها و شهرهای کوچک با این عنوان که جلیلی یک احمدی نژاد دیگر است عمل می کردند و از طرف دیگر در رسانه ها اعلام می شد که جلیلی نماینده احمدی نژاد نیست. در مورد آقای قالیباف، ایشان در سال 84 از 28 میلیون رای، 4 میلیون و در سال 92، از 37 میلیون رای 8 میلیون رای آورد و این نشان می دهد که آراء ایشان علیرغم آنکه 8 سال، شهردار تهران بوده، هیچ گونه افزایشی نداشته است.
و نکته قابل توجه اینکه، ایشان بر خلاف عرف که شهردار یک شهر در آنجا بیشترین رای را می آورد، در تهران کمتر از 50 درصد آراء آقای روحانی را کسب کرد و این یک نمره دهی مردم تهران به عملکرد ایشان بود که به زعم مردم، عملکرد ایشان در شهر تهران و در شهرداری شائبه انتخاباتی بودن داشت و مردم نگاه ایشان را نگاه سکوی پرش می دیدند و نه محیط خدمت. در صورتی که آقای احمدی نژاد سال 84 بالاترین رای را در تهران داشتند. در حقیقت مردم خدمت بی منت را از قالیباف ندیدند.

براساس صحبتهای شما در خصوص میزان رای آقایان روحانی و جلیلی، یعنی مردم ایران گفتمان مقاومت را نمی پسندند؟
در دو سال اخیر مدیریت هسته ای در اختیار دولت نبوده و آقای جلیلی موفقیتی نداشته اند. هیچ کس با اصل مقاومت مخالف نیست اما مقاومت نیازمند یک تدبیر و ممارست و بهره گیری از حداکثر ظرفیت بومی است. ایشان در دوره ای از مدیریتشان که آن را از حیطه آقای احمدی نژاد خارج کردند، رویکرد شعار زده داشتند و توجه به مجموعه محدود مدیریت کشور نداشتند. پیشنهاد بنده اینست که بایستی یک مرکز تدبیر و حل مشکل تحریم در کشور ایجاد شود چرا که در حال حاضر در دوران شدیدترین تحریم ها علیه ایران قرار داریم، صادرات نفت به حداقل رسیده و مبالغی هم که از این صادرات به دست می آید انتقالش به آسانی امکان پذیر نیست.
به عبارت دیگر، رای مردم، رای به عدم تدبیر ایشان در بحث هسته ای بود نه رای به عدم مقاومت و قطعا اگر آقای جلیلی به تدابیر آقای احمدی نژاد که برخی از آنها در کنفرانس استانبول 2 گفته شد توجه می کرد خیلی از این مشکلات فعلی را نداشتیم.

مهم ترین دلایل شکست اصولگرایان را در انتخابات 92 در چه می دانید؟
علت این امر، توهمی است که از سال 88 به آن دچار شدند که در بین آحاد مردم جایگاه اجتماعی دارند. در حالی که نفهمیدند رای کم نظیر و رکورد 25 میلیونی احمدی نژاد مطلقا نمایشگاه پایگاه اجتماعی اصولگرایان نبود بلکه رای به منش، تدبیر و شیوه مدیریت احمدی نژاد بود. وقتی که اصولگراها این رای را رای به خودشان تلقی کردند، خواستند مسیری را مهیا کنند که بعد از احمدی نژاد رئیس جمهور، فردی از میان خودشان باشد و ارتباطی با آقای احمدی نژاد نداشته باشد و از سال 89 اصولگرایان حملات به احمدی نژاد را شروع کردند، با این هدف که او را به انزوا بکشند و حذفش کنند و با طرح کلید واژه جریان انحرافی و سیاه نمایی و انتشار اخبار کذب در مورد رئیس جمهوری پروژه حذف جریان احمدی نژاد و کاندیدای مد نظر او برای انتخابات ریاست جمهوری 92 یعنی آقای مهندس مشایی را کلید زدند که در تاریخ 31/2/92 و با عدم احراز صلاحیت مهندس مشایی، نتیجه ای که ناشی از زیاده خواهی جریان اصولگرایی بود حاصل شد و تصور کردند خلاء احمدی نژاد را به راحتی می توانند پر کنند. اما اگر نگاهی با تحلیل علمی دقیق به پایگاهشان داشتند می فهمیدند که میزانش کمتر از 20 درصد است و اگر سالهای اخیر هم توفیقاتی داشتند به خاطر ظرفیت هایی بود که آقای احمدی نژاد در اختیارشان گذاشته بود.
اصولگرایان مصداق بارز این ضرب المثل شدند که "یکی بر سر شاخ و بن می برید" و با این بریدن، باعث سقوط خودشان شدند و خلاء احمدی نژاد با اصلاح طلبان پر شد.
 
یعنی شورای نگهبان هم به خاطر فضاسازی اصولگرایان، صلاحیت مهندس مشایی را احراز نکردند؟
به هر حال چنان فضای سنگینی درست شده بود که کسی جرات احراز صلاحیت مهندس مشایی را نداشت.

اولین بار واژه جریان انحرافی در کجا مطرح شد؟
سایت آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و اصولگراها در انتشار آن نقش اصلی داشتند در واقع یک پیمان نانوشته بین آقای هاشمی و جریان اصولگرا شکل گرفت.

بعد از اعلام نتایج انتخابات در رسانه های مختلف جریان اصولگرایی مانند رجانیوز، به صورت هم نوا مطلبی منتشر شد با این عنوان که آری مردم به روحانی، نه به احمدی نژاد است. نظر شما در خصوص این اظهارات چیست؟
تحلیل این دوستان از پایه دچار اشکال است. چون تحلیل درست باید برپایه اطلاع و خبر درست باشد که در این فرض اینطور نیست.
ببینید بر فرض اینکه پیروزی آقای روحانی ناشی از عملکرد احمدی نژاد باشد پس مفهومش اینست که مردم به فردی باید رای می دادند که بیشترین مخالفت را با احمدی نژاد داشته است.
در بین کاندیداهای حاضر در صحنه، آقای قالیباف در سالهای اخیر بیشترین حمله را به احمدی نژاد داشته است و انتقادات آقای روحانی فقط در ایام انتخابات کمتر از 30 درصد انتقادات آقای قالیباف به دولت است. به عبارت دیگر قالیباف 3 برابر روحانی نسبت به عملکرد دولت انتقاد کرده است آنهم فقط در همین دوره انتخابات در گفتارها، سخنرانی ها و مناظرات انتخاباتی.
حال سئوال اینجاست؟ اگررای مردم به آقای روحانی در واکنش به عملکرد احمدی نژاد باشد پس چرا کسی را انتخاب کرده اند که یک سوم نفر دوم انتخابات به دولت انتقاد کرده است؟ و همین امر نشان می دهد که نظر دوستان مطرح کننده این مطلب از پایه غلط است. و این رای، رای بر پایان اقتدارگری و انحصار طلبی کسانی است که خود را اصولگرا می نامند و مردم از اینکه کسی بخواهد با دید انحصار طلبی و قیم مآبی با آنها رفتار کند خسته شده اند و به آقایان اصولگرا پیشنهاد می دهم که مسیر خود را از این خراب تر نکنند.
مردم یک نه بزرگ به اصولگراها گفتند و اگرکاندیدای احمدی نژاد در صحنه انتخابات حضور داشت وزن کشی مشخص می شد.
همان دستگاهی که در نظر سنجی ها روحانی را پیروز اعلام کرده بود در صورت حضور مشایی، او را پیروز انتخابات معرفی کرده بود و متاسفانه دوستان اصولگرا نمی خواهند از خواب بیدار شوند.
اما یک مطلب مهم دیگر در این اظهار نظر اینست که این ادعای اصولگرایان همان ادعای آقای هاشمی است که در تمام مصاحبه هایش بعد از نتیجه به انتخابات، رای به آقای روحانی را نفی وضع موجود و خطی مشی آقای احمدی نژاد دانست و متاسفانه جریان اصولگرا همانطور که در دو سال اخیر اشتباه کرد و در انحرافی خواندن دولت آقای احمدی نژاد با آقای هاشمی هم نوا شد، متاسفانه در تحلیل نتایج انتخابات هم با آقای هاشمی هم نو شده اند.
جریان اصولگرایان اقتدارگرا و غیر مردمی در این انتخابات مرد و باید دوباره آسیب شناسی کند و نخواهند رقیب موهومی بیاورند.
و نکته آخر اینکه آقای قالیباف در این انتخابات نماد نه احمدی نژاد بود در صورتی که روحانی چنین موضعی را اتخاذ نکرد. و رای پایین قالیباف یعنی مردم رفتار نه احمدی نژاد او نپسندیدند.

به نظر شما این اظهار نظر که رای نیاوردن لیست زنده باد بهار (حامیان دولت) در انتخابات شورای شهر یعنی عدم موقبولیت نماینده دولت در صورت حضور در انتخابات ریاست جمهوری، صحیح است؟
در بحث انتخابات شورای شهر، جریان حامی دولت دو اشتباه استراتژیک کرد. با توجه به اینکه انتخابات شورای شهر، زیر سایه انتخابات ریاست جمهوری بود و جریان دولت کاندیدا نداشت نباید لیست می داد. و رقبای انتخابات ریاست جمهوری مثل یک موتور، لیست خود را در شورای شهر می کشند و لیست شورای شهر زنده باد بهار از این موتور محروم بودند. و نکته دوم به اعتقاد بنده در روز شکل گیری ستاد انتخاباتی شورای شهر بعضی ناهماهنگی های درونی، جلوی شتاب را گرفت و مانع شد یک لیست مناسب و به موقع آماده شود و از طرفی یکی از اشتباهات دیگر، استفاده از تصویر آقای مشایی بود که پوسترهایی که حاوی تصاویر مهندس مشایی بود توسط شهرداری و بعضی از ارگانها جمع آوری شد و لیست را اصلا مردم ندیدند. چرا که حساسیت های برخی از نهادهای خاص باعث شد تا پوسترها را از سطح شهر جمع آوری کنند و در اثر این اشتباه محاسباتی باعث شد ظرفیت جریان مقابل فعال شود. اما اگر در فضای دیگری از عکس آقای احمدی نژاد استفاده می کردیم فضای بهتری رقم می خورد و معتقد هستم به خاطر نبودن مهندس مشایی در صحنه انتخابات نباید به صورت فعال لیست می دادیم و اگر دقت کنید در تهران چون رقابت ریاست جمهوری بین آقایان روحانی و قالیباف بود، در شورای شهر نیز بیشترین رای را حامیان آنها کسب کردند. در لیست شورای شهر 14 اصلاح طلب، 5 چهره مستقل و 12 نفر اصولگرا رای آوردند و چون دولت در اختیار اصلاحات قرار گرفته است، 5 نماینده مستقل نیز رایشان را در اختیار اصلاح طلبان می گذارند، مثلا فردی مثل آقای عباس جدیدی رایش را به اصلاح طلبان خواهد داد چون می خواهد در حوزه ورزش همراه شود و سایه دولت بر شورای شهر تهران به وضوح حاکم است. این انتخابات دو نتیجه قطعی دیگر نیز خواهد داشت یکی اینکه آقای قالیباف دیگر شهردار تهران نخواهد بود و آقای جلیلی هم از دبیری شورای عالی امنیت ملی خواهند رفت.

اقدام دیروز آقای احمدی نژاد را در دیدار با آقای روحانی چطور تفسیر می کنید؟
این یک اتفاق تاریخی بود و در هیچ جای جهان سابقه ندارد که رئیس جمهور مستقر و فعلی در دفتر رئیس جمهور منتخب جدید حاضر شود و این نشان می دهد احمدی نژاد چسبیده به قدرت نیست و فروتنانه به دیدار آقای روحانی رفت. و افرادی را هر دو طرف به عنوان ر ابط معرفی کردند تا انتقال دولت یازدهم به راحتی صورت پذیرد.
این ابتکار ایشان در نظام های جمهوری در همه جای دنیا بی سابقه بود و هیچ جای دنیا مشاهده نشده است. عمل ایشان قابل ستایش است و برای ما نیز جای شگفتی داشت.

براساس اخبار منتشر شده مطلع شدیم برای رئیس جمهور احضاریه حضور در دادگاه ارسال شده است، این نوع رفتار در گذشته نیز تکرار شده بود، علت اصلی این نوع رفتارها در چیست؟
نکته ای که در این اتفاق بود و امیدوارم که ان شا ا... تصادفی باشد اینست که یک روز بعد از اعلام نتایج انتخابات، شیمون¬پرز رئیس رژیم صهیونیستی با رویترز مصاحبه کرد و گفت احمدی نژاد به علت اقداماتش نباید از مجازات در امان بماند و فردای آن روز از طرف شعبه 76 احضاریه برای ایشان می رود. به نظر می رسد به هر حال این کار با نیت درستی صورت نگرفته است. واقعیت اینست که بسیار کار بی تدبیری بود و در زمانی که مردم از یک انتخاب حماسی آمده اند و جشن و سرور است چنین چیزی برای احضار کسی که محبوب ترین چهره سیاسی هستند، کام مردم را تلخ می کند و امیدوارم که دوستان قضایی این عمل را جبران کنند.

این روزها مواضعی از برخی چهرع های سیاسی مثل آقایان توکلی و ناطق نوری شاهد بودیم جملاتی مانند جبران خسارات این 8 سال از سوی آقای توکلی و پایان دوران عوام فریبی از سوی آقای ناطق. آیا این حرف ها بر خلاف توصیه رهبر انقلاب مبنی بر عدم سیاه نمایی نیست؟
اگر این عزیزان موضعی خلاف این می گرفتند جای سئوال بود.
این ها کسانی هستند که در دولت دکتر احمدی نژاد به مطالباتشان توجهی نشد و طبیعی است که دوستان از نمد آقای روحانی کلاهی برای خودشان درست کنند و چطور دولتی که به زعم مقام معظم رهبری احیاگر گفتمان انقلاب است را با بدترین عبارات خطاب می کنند. یقین داشته باشید اگر احمدی نژاد یا فرد دیگر مورد حمایت او در صحنه انتخابات بیاید 70 درصد رای مردم را خواهد داشت.
 
تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.
موفق باشید.

  • پویش الهام

سید مهدی طباطبایی/ سنت غلط و شرم‌آور تخریب دولت در سال آخر خدمت، ارثی شوم از دهه‌های گذشته است که خلاف سنت پسندیده ایرانی که مهمان خود را بدرقه می‌کنند، سایه سیاه خویش را بر فضای سیاسی و رسانه‌ای این روزهای کشور گسترده است اما این روزها اتفاق ناپسند دیگری هم به موازات آن حرکت زشت در حال رخ دادن است. دوستان از راه خسته به همراه بی‌تقوایان حرف‌های دشمن شادکنی بر زبان و قلم جاری می‌سازند که حتی ارزش پاسخ گفتن ندارد.

حرف‌های سخیف و بی‌ارزشی برای ترور شخصیت بزرگ و جهانی دکتر محمود احمدی‌نژاد. کسی که جان و آبروی خویش را برای اعتلای کلمه حق بر طبق اخلاص نهاده و خدمات او به محرومان و مستضعفان مرزهای جغرافیایی و نژادی را درنوردیده است. احمدی‌نژاد بزرگ بی آن که به تملق‌گویی‌ها محتاج باشد، آنچنان در انظار عموم حق‌طلبان جهان خوش درخشیده است که در راستای پرتوهای نجات‌بخش خورشید هدایت با هیچ خاک پاشیدنی، تیره روی نخواهد شد. دکتر احمدی‌نژاد گرچه ثابت کرد شعارهای اصیل اسلامی- انقلابی دارای جذابیت ذاتی و قابلیت جهانی شدن دارند، اما خود نیز فراتر از وظایف قانونی و ملی، تصویر روشن و روح‌بخشی از «سرباز حقیقی اسلام» به نمایش گذاشت. هر چند شناخت این شخصیت بزرگ محتاج کارهای دقیق علمی و تحقیقی است اما یادآوری سرفصل‌هایی از تفکر و منش صالحانه بزرگمرد تاریخ ایران اسلامی، اجتناب از فراموشی این وظیفه حیاتی است.

1- مردمی بودن
گرچه مردمی بودن در ادیان و فرهنگ‌های مختلف، تعریف‌های متنوعی داشته و همواره از برتری‌های انسان‌های بزرگ است، اما برپایه مبانی متقن اسلامی، مردمی بودن و مردمی زیستن فراتر از یک اخلاق یا ژست شخصی، خود شاخصه‌ای برای رهروان راه حقیقت است. بر این اساس، همه راهبران صراط حق نوع خاصی از مردمی بودن را به نمایش گذاشتند که خود مشتمل بر اعتقاد به همه مبانی معرفتی توحیدی و عمل به اصول و فروع وحیانی است. عرفای اسلامی که ریشه مردمی بودن را در ذیل «اسفار اربعه» تبیین می‌کنند، این مشی و مرام رحمانی را نه صرفاً براساس ساده‌زیستی و همکلامی با مردم و هم‌شکل و همراه بودن با آنها ارزشگذاری می‌کنند بلکه اهمیت مردمی و خَلقی بودن را در مراحل چهارگانه‌ای برمی‌شمرند که همه راهیان صراط مستقیم را گریزی از آن نیست.

این چهار سیر آسمانی به اختصار عبارتند از: سفر از خلق به حق، سفر در حق، سفر از حق به خلق، سفر در خلق با حق. به بیان ساده‌تر «مردمی‌ بودن» آن هنگامی معنای آسمانی می‌یابد که در همه سکنات خویش با حق و به‌سوی حق و حقیقت در جریان باشد. بر این اساس دکتر احمدی‌نژاد به عنوان سرباز حقیقی راه حق همچون پیشوایان راستین توحیدی از ابتدای قبول مسئولیت که بر مبنای وظیفه‌ الهی و تبیین حقیقت بود تا همه همراهی‌ها و همکلامی‌ها با مردم و همه افکار و اعمال در حد وسع وجودی خویش ملازم حقگویی و پاسبانی از حقیقت بوده است.

2- عدالت‌گستری
عدل به عنوان دومین اصل اعتقادی موحدین از منظرهای مختلفی به بحث گذارده شده و خصوصاً در حیطه عمل از جذابیت و معنویت‌آفرینی بسیار بالایی بهره‌مند است لیکن با گذر از جنبه ظلمانی حجاب علم، عدل و عادل از پربهاترین و البته کمیاب‌ترین گوهرهای زندگی بشر است. از انحرافات فکری در ایسم‌های مختلف قدیم و جدید گرفته تا شیوه‌های خشن و بی‌روح اقتصاد و سیاست سوسیالیستی ، همه از مدعیان دروغین این رکن توحیدی زندگی مومنانه هستند که پیش چشم بشر امروز رنگ باخته و حتی منفور گشته‌اند. با این حال انسان‌ها هنوز به دنبال این گمشده دیرین خویش هستند که از شعار بی‌شعور فرسنگها فاصله داشته و از اعمال شاقه بی‌روح هم منزجر است. گویی مردم گذشته از دین و قوم خود و فراتر از جغرافیا و سطح معلومات اکتسابی خود جانمایه‌ای از عدل و عادل حقیقی در نهاد خویش سراغ دارند که از یک سو ریشه در مردمی‌بودن راستین‌اش دارد و از سوی دیگر برای مستضعفان و محرومان شیرین و آرام‌بخش و برای مستکبران و متعدیان، دردآور و تحمل‌ناپذیر است. با این مقدمه مشی عدالت‌گسترانه احمدی‌نژاد بی‌آن که نیازمند تعریف و تمجید باشد هویدا می‌گردد. او همواره در ضمن مردمی‌بودن، شادی‌بخش قلب‌های مستضعفین و محرومین بوده و آماج تیرهای زهرآگین مرفهین بی‌درد و ظالمان و چپاولگران حقوق مردم بوده است. احمدی‌نژاد در حد توان سعی کرده است براساس اصول توحیدی هرچیزی را به جای خویش بازگرداند،از جایگاه مردم کوچه و بازار گرفته تا مدعیان علم و عمل و از ملت‌های محروم آفریقا و امریکای جنوبی و آسیای شرقی گرفته تا نظام سلطه و شبکه صهیونیستی که خود را منجی بشریت قلمداد می‌کرد، از پیر و جوان غریبه و یقه چرکین گرفته تا فامیل و دوستان فریبکار سهم‌خواه؛ همه و همه را در حد توان ظرفیت خود به جایگاه واقعی‌شان باز گرداند.




3- ولایتمداری
گذشته از آن‌که اعتقاد به ولایت و درک این حقیقت بلند اسلامی از لوازم ایمان کامل است، اما از آنجا که در بین مناصب رهبران الهی «ولایت» نزدیک‌ترین نقطه به «حکومت» و بلکه عینیت آن است، از اهمیت زیادی برخوردار است که همه ارکان اعتقادی و اصول عملی را قوام می‌بخشد. بر این اساس امام راحل از بدو نهضت اسلامی بر اصل ولایت کلیه امام عصر‌(عج) و ولایت فقیه جامع‌الشرایط اصرار می‌کردند تا مبادا حکومت اسلامی در نبود ولایت فقیه یا با فاصله گرفتن از ولایت معصوم‌(ع) از محتوای خویش تهی شود. دکتر احمدی‌نژاد نیز بر پایه همین نگاه آسمانی همان‌طور که بسیاری از اصول به فراموشی سپرده شده انقلاب را به متن جامعه آورد، توجه واقعی و غیر‌شعاری به ولایت کلیه امام عصر‌(عج) و التزام عملی به ولایت فقیه را به عرصه اجتماع ایران اسلامی و حتی جهان بازگرداند. بی‌شک ولایتمداری احمدی‌نژاد که اساساً با افکار و اعمال مدعیان و شعارگویان بی‌عقیده متفاوت و بلکه متضاد است، هزینه‌های فراوانی برایش ایجاد کرد، اما این حقیقت هویدا گشت که مدافعان حقیقی ولایت همواره در معرض تهمت و ترور شخصیت قرار دارند همچنان که در طول تاریخ این‌گونه بوده است.

4- جهانشمولی افکار و اعمال
بی‌شک از اهداف بلند انقلاب اسلامی، جهانی شدن است. آرزویی که در هیاهوی رسانه‌های صهیونیستی و بی‌خبری و بد‌اخلاقی‌های داخلی رفته رفته تحقق می‌یابد. اگر امروز رئیس جمهور امریکا صریحاً و کراراً تقاضای گفت‌و‌گو می‌کند- هرچند با همه منطق مستکبرانه- اگر امروز بسیاری از معادلات و بحران‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بدون نظر جمهوری اسلامی حل نخواهد شد، اگر ملت‌های مظلوم و گمنام این روزها شهره عام و خاص شده‌اند و بی‌آن‌که کوچکی و دورافتادگی کشورشان به نظر بیاید به صدر اخبار و تحلیل‌های جهانی راه یافته‌اند. اگر پایتخت رژیم صهیونیستی با موشک‌های ساخت جمهوری اسلامی مورد هدف قرار می‌گیرد و اگر هر یک از جنگ‌های او با حزب‌الله و مقاومت به شکستی فضاحت‌بار بدل می‌شود و اگر... همه و همه نشان از اقتدار بیش از پیش نظام اسلامی دارد، اما به راستی بعد از توکل به خدا و رفتن به طریق اسلام ناب چه عاملی باعث این همه محبوبیت و اثرگذاری بین‌المللی برای ما شده است؟ آیا جز این‌که نماینده ملت مقتدر ایران با ایده‌های جهانی خود و گذر کردن از محدودیت‌های جغرافیایی و نژادی، حرف‌های صریح و دقیق و شعارهای افتخارآفرین انقلاب اسلامی را به گوش همه حق‌طلبان و خستگان از ظلم سلطه‌گران رسانده است؟ آیا جز این است که احمدی‌نژاد بزرگ با شجاعت مثال‌زدنی خویش رودرروی سران کفر و الحاد سخن حق را با آرزوی دیرین بشر برای ظهور منجی کل بر زبان جاری ساخت؟ آیا جز این است که عصاره ملت مسلمان ایران به رسانه‌ای جهانی برای عدالتخواهان و استکبارستیزان بدل گشته است؟ آری دکتر محمود احمدی‌نژاد افکار خود را به سطحی جهانشمول رساند و افقی انسانی و کمال‌آفرین پیش‌روی خود قرار داده است. سفرهای او، مراودات او و نوع نگاه و عمل او در مواجهه با مستضعفان جهان نشانگر اعمالی بر مبنای معرفتی توحیدی است که سیاه و سفید، قوم و نژاد و فقیر و غنی نمی‌شناسد و وجهه همت خویش را تکریم انسان قرار داده است.

5- اخلاق مداری
اخلاق به عنوان محصول دینداری از توصیه‌های اکید انبیا و اولیای آسمانی و ذاتاً شیرین و جذاب است اما اگر دینداری انسان را امری فردی بدانیم همین موجود زیبای شیرین به اژدهای بی‌رحم و آتش‌افروزی بدل می‌شود که به دشمن‌ترین دشمنان انسان و جامعه انسانی بدل خواهد شد لذا هنگامی حسن و صحت اخلاق فرد اثبات می‌شود که در میان مردم فعلیت یابد. در همین راستا گذشت و صبر در کنار مدارا با مردم سرآمد اخلاقیات و ثمره آن‌ها شمرده شده‌اند. حال با گذری به دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد بارزترین ویژگی‌های او صبر در برابر ناملایمات و دشمنی‌ها و تهمت‌های بی‌حد و حصر دشمن و دوستان از راه مانده است. او در حالی که علی رغم تحمل این حجم عظیم از بداخلاقی‌ها به پاسخ‌های منطقی و نهایتاً افشای مفاسد فکری و اقتصادی تهمت‌زنندگان مبادرت می‌کند بیش از پیش به مردم مهر ورزیده و سعی در ایجاد روحیه امید در اقشار مختلف مردم دارد. بی‌شک این سعه صدر و این تحمل بالا در کنار این رأفت همه‌گیر نشان شخصیت برجسته و ساخته شده احمدی‌نژاد دارد هر چند حمله به این خصلت‌های بزرگ انسانی او به همراه وارونه جلوه دادن صداقت، صراحت و حق‌مداری او اقدام ناجوانمردانه‌ای است که صدها و هزارها بار در سکوت دستگاه قضایی از سوی متحجران و تضییع‌کنندگان بیت‌المال نشر یافته است.

در پایان با ابراز امیدواری نسبت به باز شدن راه شناختن و شناساندن دقیق و صحیح عصاره ملت، باز هم تاکید می‌گردد دکتر احمدی‌نژاد به عنوان سرباز فداکار اسلام و ولایت از هر تمجید و تملقی بی‌نیاز است و هر گوینده منصفی با ورود به این عرصه در واقع از حقیقت اخلاق و انسانیت دفاع می‌کند واین امری لازم برای جامعه اسلامی رو به کمال ما است.
  • پویش الهام

دکتر کوچک زاده با نگارش یادداشتی به احضار رئیس چمهور وا کنش نشان داد. متن این یادداشت کوتاه به شرح زیر است:


شنیده و خوانده بودیم که در صدر اسلام و در زمان حکومت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به دلیل عدالت مداری امیرالمومنین علی علیه السلام قاضی به خود جرات داده بود تا با شکایت یک یهودی حاکم اسلامی را به دادگاه فرابخواند و ما خوشحالیم که رئیس جمهوری را برگزیدیم که علیرغم اشکالات ، معایب و خطاهایی که مثل همه روسای جمهور قبل از خودش


دارد و رنجش های بسیاری را در بین خیرخواهانش موجب شده است ولی بسیاری از ارزشهای اصلی و اساسی اسلامی را زنده کرد و یکی از آنها همین است که رفتارش به گونه ای بوده و هست که قاضی به راحتی او را به محکمه احضار می کند و رسانه ها هم آن را تیتر یک می کنند! نکته دیگر اینکه دیدیم علیرغم ادعاهای توخالی ، نه تنها احضار اطرافیانش خط قرمزی برای دستگاه قضایی محسوب نمیشود


بلکه برای احضار خودش هم هیچ محدودیت و حریمی احساس نمی کنند و البته همه اذعان دارند که این احضار به دلیل

مسائلی نظیر دیر یا زود معرفی کردن فلان وزیر و یا دیر یا زود ابلاغ کردن فلان قانون است موضوعی که مرکز پژوهش های

مجلس هیچوقت حاضر نشد علیرغم درخواست های مکرر اینجانب به بررسی آن در مورد دولت های سابق بپردازد در حالیکه


همین مرکز گزارش مبسوطی از تخطی های دولت فعلی از قانون و به سفارش رئیس وقت مرکز پژوهش ها (احمد توکلی) تهیه

و توزیع نمود! گزارشی که اگر روزی یک مرکز پژوهشی بیطرف جرات کرده و اقدام به تهیه آن کند معلوم خواهد شد کدام دولت ها قانون و مردم را یکجا به "سخره " گرفته بودند!
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن!

 

  • پویش الهام

/ اولین خبر  فارس از پیروزی تیم ملی با این رو تیتر و تیتر روی خروجی این سایت قرار گرفت:

سلام بر جام جهانی درود به امید مردم/ شادی ملت کامل شد

" کی روش با کلید تدبیر کره ای ها را ادب کرد"

 

اما مدیران فارس بلافاصله تیتر این خبر را به صورت زیر تغییر دادند:

 

  • پویش الهام

نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: با دولتی که در این 8 سال زحمات بسیاری را در حوزه‌های مختلف برای پیشرفت و آبادانی کشور انجام داده نباید این چنین برخورد کرد.

جواد آرین‌منش افزود: اگر واقعا مسائل و مشکلاتی وجود دارد می‌توان از طریق گفت‌وگو و حل‌و‌فصل مسالمت‌آمیز پیگیری کرد و کشاندن رئیس قوه‌مجریه به دادگاه کار ناپسندی است که در شأن ملت و کشور ما نیست. وی تصریح کرد: تلاش‌های دولت باید ارج نهاده شود و احمدی‌نژاد و اعضای هیأت دولت باید با خاطره خوش قدرت را به دولت بعدی انتقال دهند، من معتقدم اینگونه مسائل ناشی از عدم تعامل قوه‌مقننه با قوه‌مجریه است. آرین‌منش با تاکید بر اینکه البته هر دولتی در کنار نقاط قوت نقاط ضعفی هم دارد اظهار کرد: حق آن است که از زحمات احمدی‌نژاد و دولت قدردانی شده و این چنین برخورد نشود.

  • پویش الهام